آرمان خواهی

دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۴۹ ب.ظ

فراموشی رسالت و فساد سیستم

 

درحال حاضر که حدود 34 سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است و شاهد انواع و اقسام انتخاب ها و انتصاب ها از سوی مدیران بالایی و میانی و همچنین برخی از فسادها و ناکارآمدی ها بوده ایم،قصد داریم به این موضوع بپردازیم که چرا انقلاب اسلامی پس از گذشت سه دهه از انقلاب،با کمبود مدیران انقلابی با تفکر اسلام ناب مواجه است؟دلیل این قحطی با وجود قدرت بالای جهان بینی اسلامی-انقلابی و غنای منویات امام خمینی(ره) و امام خامنه ای(روحی له الفدا) چیست؟در ذیل اجمالا فقط به دو دلیل کلیدی و مهم آن میپردازیم:

1.با کمی تفکر و مراوده با مدیران،به این موضوع می رسیم که بسیاری از مسئولین ما نسبت به مسائل و مشکلات مردم و اسلام بی دغدغه اند.منشا این بی دغدغگی را شاید بتوان در عدم شناخت صحیح از انقلاب اسلامی پیدا کرد.در واقع وقتی نتوانیم مبانی و اهداف انقلاب را برای نسل جدید بازتولید و روشن کنیم،بالطبع نخواهیم توانست مدیر انقلابی با این منش و مسلک تربیت کنیم.اگرپس ازهرانقلابی،نخبگان و انقلابیون نسل اول،به روشنگری و تبیین اهداف و رویکرد آن انقلاب نپردازند و بیشتر درگیر مسائل اجرایی و یا صرفا سیاسی شوند،نسل جدید با مبانی انقلاب ناآشنا خواهد بود و نخواهد توانست بر آن منوال عمل کند.در بستر این انقلاب،نقش روحانیون که سردمداران این انقلاب می باشند،بارزتر و کلیدی تر است.انتظار از روحانیون این بود که پس از انقلاب و اتمام جنگ،به نقش اصلی خود،که تولید فکر و محتوا برای بقای انقلاب بود بیشتر بپردازند.شاید بتوان گفت روحانیت پس از انقلاب سه راه را برای خود برگزید:1.عده ای غرق در مسائل صرفا ذهنی و انتزاعی شدند و با فراموشی مشی امام(ره)عملا به جدایی دین از سیاست تن دادند2.عده ای به مکتب سکوت و توجیه بسیاری از مفاسد که ناشی از دنیا طلبی و یا تحجر بود روی آوردند3.عده قلیلی هم علی رغم محدودیت هایی که از اطراف بر آنان تحمیل می شد سعی در ایفای رسالت اصلی خویش نمودند.وقتی اکثر روحانیت نقش نظارتی و انتقادی و آمر به معروف و ناهی از منکر بودن خود را فراموش کرد و به مرور زمان با اسلام ناب محمدی بیگانه شد و به توجیه و سکوت بسیاری از انحراف های مسئولین تن داد،دیگر تربیت مدیران انقلابی با تفکر امام،در این استحاله و قحطی تفکر انقلابی،امری غیر ممکن است.

2.دلیل دیگراین امر را شاید بتوان،سیستم فاسد و فشل بروکراتیک و اداری حاکم،در بسیاری از ادارات و شرکت های ما دانست.در واقع در اینکه انقلاب ما یک انقلاب همه جانبه بود شکی نیست،اما نمی توان از پررنگی صبغه سیاسی این انقلاب نسبت به جنبه فرهنگی آن صرف نظر کرد. متاسفانه انقلاب ما یک انقلاب کاملا فرهنگی نبود.بسیاری از سازوکارهای فلج رژیم گذشته پس از انقلاب دست نخورده باقی ماند و هنوز هم به برخی از آنها عمل می شود.این سیستم چنان فاسد و معیوب است که حتی اگرشخصی انقلابی بخواهد در این سیستم کارکند،یا پس ازمدتی به انزوا رفته و دست از فعالیت در این مناصب و مقاطع می کشد و یا پس از مدتی خود به فساد دچار می شود.با این سیستم پیچیده که در هر جا نفوذ کند خود به خود تکنوکرات(فن سالار) تربیت میکند،چگونه می توان انتظار تربیت مدیر انقلابی با تفکرات ناب را داشت؟آیا می توان ازمدیریت ناقص و یک طرفه نهادینه شده در دوران آقای هاشمی و خاتمی که متاسفانه بیشتر به این فساد دامن زد و مشکل را عمیق تر کرد چشم پوشی کرد؟

اللهم ما بنا من نعمت فمنک...


پی نوشت1:صحبت آیت الله دستغیب خطاب به موتلفه را که خواندم،سرم گیج رفت.دیگر نمی دانیم در این شهر به چه کسی اعتماد کنیم."موتلفه اسلامی از منظر مبانی دینی و ارزش های اسلامی نقصانی ندارد"ببخشید آقای دستغیب،با چه ملاکی،با چه معیاری موتلفه هیچ نقصی ندارد؟واقعا خدا به ما و شهرمان رحم کند...
پی نوشت2:حمایات و تعاریف آقای حائری از جناب قالیباف را کجای دلم بگذارم،از بصیرت برخی گاها به وجد می آیم...

 



نوشته شده توسط هادی مسعودی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

فراموشی رسالت و فساد سیستم

دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۴۹ ب.ظ

 

درحال حاضر که حدود 34 سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است و شاهد انواع و اقسام انتخاب ها و انتصاب ها از سوی مدیران بالایی و میانی و همچنین برخی از فسادها و ناکارآمدی ها بوده ایم،قصد داریم به این موضوع بپردازیم که چرا انقلاب اسلامی پس از گذشت سه دهه از انقلاب،با کمبود مدیران انقلابی با تفکر اسلام ناب مواجه است؟دلیل این قحطی با وجود قدرت بالای جهان بینی اسلامی-انقلابی و غنای منویات امام خمینی(ره) و امام خامنه ای(روحی له الفدا) چیست؟در ذیل اجمالا فقط به دو دلیل کلیدی و مهم آن میپردازیم:

1.با کمی تفکر و مراوده با مدیران،به این موضوع می رسیم که بسیاری از مسئولین ما نسبت به مسائل و مشکلات مردم و اسلام بی دغدغه اند.منشا این بی دغدغگی را شاید بتوان در عدم شناخت صحیح از انقلاب اسلامی پیدا کرد.در واقع وقتی نتوانیم مبانی و اهداف انقلاب را برای نسل جدید بازتولید و روشن کنیم،بالطبع نخواهیم توانست مدیر انقلابی با این منش و مسلک تربیت کنیم.اگرپس ازهرانقلابی،نخبگان و انقلابیون نسل اول،به روشنگری و تبیین اهداف و رویکرد آن انقلاب نپردازند و بیشتر درگیر مسائل اجرایی و یا صرفا سیاسی شوند،نسل جدید با مبانی انقلاب ناآشنا خواهد بود و نخواهد توانست بر آن منوال عمل کند.در بستر این انقلاب،نقش روحانیون که سردمداران این انقلاب می باشند،بارزتر و کلیدی تر است.انتظار از روحانیون این بود که پس از انقلاب و اتمام جنگ،به نقش اصلی خود،که تولید فکر و محتوا برای بقای انقلاب بود بیشتر بپردازند.شاید بتوان گفت روحانیت پس از انقلاب سه راه را برای خود برگزید:1.عده ای غرق در مسائل صرفا ذهنی و انتزاعی شدند و با فراموشی مشی امام(ره)عملا به جدایی دین از سیاست تن دادند2.عده ای به مکتب سکوت و توجیه بسیاری از مفاسد که ناشی از دنیا طلبی و یا تحجر بود روی آوردند3.عده قلیلی هم علی رغم محدودیت هایی که از اطراف بر آنان تحمیل می شد سعی در ایفای رسالت اصلی خویش نمودند.وقتی اکثر روحانیت نقش نظارتی و انتقادی و آمر به معروف و ناهی از منکر بودن خود را فراموش کرد و به مرور زمان با اسلام ناب محمدی بیگانه شد و به توجیه و سکوت بسیاری از انحراف های مسئولین تن داد،دیگر تربیت مدیران انقلابی با تفکر امام،در این استحاله و قحطی تفکر انقلابی،امری غیر ممکن است.

2.دلیل دیگراین امر را شاید بتوان،سیستم فاسد و فشل بروکراتیک و اداری حاکم،در بسیاری از ادارات و شرکت های ما دانست.در واقع در اینکه انقلاب ما یک انقلاب همه جانبه بود شکی نیست،اما نمی توان از پررنگی صبغه سیاسی این انقلاب نسبت به جنبه فرهنگی آن صرف نظر کرد. متاسفانه انقلاب ما یک انقلاب کاملا فرهنگی نبود.بسیاری از سازوکارهای فلج رژیم گذشته پس از انقلاب دست نخورده باقی ماند و هنوز هم به برخی از آنها عمل می شود.این سیستم چنان فاسد و معیوب است که حتی اگرشخصی انقلابی بخواهد در این سیستم کارکند،یا پس ازمدتی به انزوا رفته و دست از فعالیت در این مناصب و مقاطع می کشد و یا پس از مدتی خود به فساد دچار می شود.با این سیستم پیچیده که در هر جا نفوذ کند خود به خود تکنوکرات(فن سالار) تربیت میکند،چگونه می توان انتظار تربیت مدیر انقلابی با تفکرات ناب را داشت؟آیا می توان ازمدیریت ناقص و یک طرفه نهادینه شده در دوران آقای هاشمی و خاتمی که متاسفانه بیشتر به این فساد دامن زد و مشکل را عمیق تر کرد چشم پوشی کرد؟

اللهم ما بنا من نعمت فمنک...


پی نوشت1:صحبت آیت الله دستغیب خطاب به موتلفه را که خواندم،سرم گیج رفت.دیگر نمی دانیم در این شهر به چه کسی اعتماد کنیم."موتلفه اسلامی از منظر مبانی دینی و ارزش های اسلامی نقصانی ندارد"ببخشید آقای دستغیب،با چه ملاکی،با چه معیاری موتلفه هیچ نقصی ندارد؟واقعا خدا به ما و شهرمان رحم کند...
پی نوشت2:حمایات و تعاریف آقای حائری از جناب قالیباف را کجای دلم بگذارم،از بصیرت برخی گاها به وجد می آیم...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۰۹
هادی مسعودی

نظرات  (۱۱)

جالب بود موفق باشید حتما به سایت من هم سری بزنین فروش مبلمان مستقیم از تولیدی بهترین فرصت برای تهیه مبلمان منزل

با سلام خدمت شما
انسانهایی که حضور در انتخابات را بی ارزش قلمداد می کنند و آنهایی که آگاهانه نادرست رای می دهند هر دو به یک اندازه به اسلام و سرزمین خود خیانت کرده اند .
دوست عزیز گروه اینترنتی رهروان ولایت در استانه انتخابات اقدام به راه اندازی جنبش اینترنتی انتخاب آگاهانه نموده است از شما دعوت می کنیم با قرار دادن لوگوی این جنبش در وبلاگ خود و لینک کردن سایت ما به این جنبش بپیوندید ضمنا لطفا پس از قرار دادن لوگو اطلاع دهید تا وبلاگ یا سایت شما نیز در لیست جنبشی ها و سایت لینک شود.
www.jonbeshnet.ir
منتظر حضور گرم شما هستیم.
جالب بود موفق باشید حتما به سایت من هم سری بزنین فروش مبلمان مستقیم از تولیدی بهترین فرصت برای تهیه مبلمان منزل
لذا امروزه نیاز است یکی از اولویت های زندگیمان را بهمدیر شدن و تربیت مدیر اختصاص داد...
سلام
بالاخره... به روزم با:
از احمدی تا ...؟!
khakriz57.blogfa.com
۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۱۵ مدیریت سایت سون لینک
سلام . همکار خوبم اگر تمایل داشتی به سایت منم سر بزن و تبادل لینک کن
شمارو از لینکتون تو پیج میلاد فریدنیا پیدا کردم، منطقی تر از ایشون به نظر میایید هرچند که همفکر هم به نظر میرسید!اما
با چه مجوزی داری قبلیا رو خراب میکنی؟نه تنها رییس جمهور که حتی رهبر،شورای نگهبان و ... رو چرا تخریب میکنید؟مگه همین آقایون مورد غضبتون رو نامبردها تایید و تنفیذ نکردن؟خالی از غیبت نیست کارتون...
بعد آقا چرا شاخص نمیدید؟فقط میگید تعهد...
تعهد داشتن به چیه؟به دست بوسی رهبر و علما و آخونداست؟به نمازه به حجه به چیه؟
بعدش کی گفته تکنوکرات بودن بده؟یعنی رییس جمهور تخصص نمی خواد؟
قالیباف رو تخریب می کنید اما تخصصش رو نگاه نمی کنید؟اصلا ببینم مگه شما متخصص دین و فن هستید که دارید نقد میکنید؟یه مشت دانشجوی تازه به دوران رسیده که از وبلاگاتون معلومه تازه کارید که رو باد شکم دارن حرف میزنن...
هرچند یه عده گوشی هستید چون سنتون به هاشمی قد نمیده،موقع خاتمی هم فکر کنم سوم چهارم دبستان بودید نهایتا،یه عده قدرت طلب بهتون گفتن یا شنیدید ازشون، شما هم ورورورورور حرفای اونا رو تکرار میکنید...
یه کم آرومتر،آهسته تر، قیامت باس جواب بدید برادرا...راهت اسم این و اون رو نیارید، تخریب نکنید...نمیخوام از رهبری پله بسازم و بالا برم اما مگه نگفتن تخریب نه؟!!!اینایی که دارید میکوبید سه برابر وزن شما از دین و علم آگاهی دارنا...بیخیال تخریب...شاخص بدید،المان بدید، فاکتور بدید، ملاک بدید،...
پاسخ:
سلام.حقیر دولت های قبل را تخریب نکردم،انتقاد کردم،فعلا هم در این مطلب قصد بازگو کردن تاثیر سوء مدیریت آقایان خاتمی و هاشمی در تربیت مدیران انقلابی داشتم.تعهد داشتن نه به عمامه است و نه به ریش و کوپال،تعهد داشتن به دغدغه داشتن در راستای اهداف انقلاب و عمل در این بستر هست،تعهد داشتن به برقراری عدالت اجتماعی است،به فکر فقرا بودن است،تعهد داشتن به کم شعار دادن و زیاد عمل کردن است.کسی با تخصص مخالف نیست،اما حرف اینجاست،مهم تر از تخصص دید انقلابی و اسلامی به مسائل است،درد اسلام داشتن است.تکنوکرات یعنی کسی که اولویت را به تکنیک و فن می دهد،مفهوم عدالت را بعد از توسعه تعریف می کند و اساسا عدالت را در اولویت نمی بیند.در ضمن نقد کردن در حد توان وظیفه من دانشجو است،که قطعا خالی از اشتباه هم نیست.صحبت راجع به روسای جمهور سابق نیاز به زندگی در زمان آنان را ندارد که با این اوصاف هیچ کس حق صحبت از زمان ائمه و اظهار نظر در آن رابطه را ندارد.توصیه تون راجع به ملاک دادن را پذیرفتم و ان شاءالله در آینده اعمال می کنم.در هر حال ممنون از حضورتون.موید باشید
ممنون از بذل توجه اما...
شما دارید بیش از حد به قضیه می پردازید، حسن روحانی رو بی خیال شدید با میتینگهای آنچنانیش گیر دادید به هاشمی؟حتی نباید اون رو هم تخریب کرد.
اصلا از هاشمی چی میدونید؟ صد% میزان حال شخصه،اما هاشمی چه کار کرده مگه؟من به احمدی نژاد رای دادم،هر دو بار، بازم به آرمانهای انقلابی دار رای میدم انشالله؟اولا چی شد؟ آرمان انقلاب خلاف نظر ولی کارکردنه؟!
به نظر من بیایید آرمانهای انقلاب رو بگید، روشن هم بگید بعد سند معتبر بیارید که کدوم دارن کدوم ندارن...
نمیشه که همینجوری بگیم فلانی مورد داره...اینجوری که شما میگید فقط رهبر انقلابی هستن، لاریجانی که اونجور،توکلی و مطهری هم که اونطور،قالیباف و هاشمی و خاتمی هم که به قول شما مورد دارن،احمدی نژاد هم با داستان مشایی کم آورد و ... پس کی میمونه؟!!!
منتظر کامنتتونم...
پاسخ:
سلام.حقیر احساس می کنم که شما نقد را با تخریب اشتباه گرفتید،بنده و دوستانم سعی کرده ایم که همیشه نقد کنیم و نه تخریب. بنده یک تار موی احمدی نژاد را همین الان هم به صد نفر امثال هاشمی و خاتمی نمیدم،به دلایل بسیار. عزیزم آرمان های انقلاب روشنه،صحیفه امام،بیانات امام خامنه ای و...تماما در این مورد هست و ما هم سعی کرده ایم که بر این منوال عمل کنیم که مثلا عدالت را آرمان و پیش چشم خویش قرار می دهیم و با توجه به آن افراد را تایید یا تقبیح می کنیم.موید باشید.یا علی
آفتاب آمد دلیل آفتاب...
مؤتلفه رو هم که کوبیدید...
واسه انقلاب الفاتحه...
داداش آرومتر، جون عزیزت آرومتر، بترسیم از عاقبت مثل خوارج...خدا حفظمون کنه...
پاسخ:
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...
سلام
ادما رو بهتره صفرو یکی نکنین خواهشا
اگر به یکی نمره میدین صفرو یکی ندین
ضمنا خود قالیباف تو شیراز گفت من نگفتم تکنوکراتم بلکه تکنوکراسی را به معنای فن‌سالاری تنها یک ابزار می‌دانم
عقلانیت ابزاری مورد قبول جهان‌بینی ما نیست بلکه عقلانیت متصل به وحی که فن‌سالاری را ابزار می‌داند برای من قابل قبول است.
پاسخ:
سلام.بیشتر از حرف برای ما عمل مهم است.عملکرد آقای قالیباف در تهران،خود موید اعتقاد ایشون به تکنوکراسی هست،در ضمن فن سالاری به معنای ابزاری،یک متناقض نمای مضحک است،فرد باید دین سالار باشد و از تکنیک به اندازه خودش با دید باز و با هدف متعالی استفاده کند.موفق باشید.یا علی
باز اومدم...
داداش شما تهران زندگی می کنی یا تمام اقوامت تهرانی یا شایدم رفیق فایریکات تهرانی...
علی خوب گفت 0 و 1 نباشیم...
جدی نطر شما به کیه؟به کی رای بدیم به نطر شما؟اسم میخوام...
قالیباف که نه،معلومه بچه حزبلی و بسیجی پس حسن روحانی هم نه، میمونه لنکرانی و نماینده محموتی(دولت) بقیه هم که سایز ریاست جمهوری نیستن،جون من نطرت کیه؟
پاسخ:
سلام.برای اظهار نظر راجع به تزیع یکسان ثروت و عدالت توی تهران نیازی به زندگی در اونجا نیست،کافیه آمار بودجه شهرداری تهران و نوع توزیعش توی شهر را بررسی کنی. به نظر حقیر هیچ کدوم از کسایی که الان هستن اصلا در اندازه ریاست جمهوری نیستن...باید ببینیم آینده چی میشه؟آقای جلیلی میان؟توکل بر خدا...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی