آرمان خواهی

چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۵۰ ب.ظ

آقای ایمانی؛ اسلام ناب در تقابل با اسلام مناسکی شکل گرفت...

نقدی بر سخنان آیت‌الله اسدالله ایمانی، نماینده ولی فقیه در استان فارس در دیدار رئیس کل و معاونان دادگستری این استان که در آستانه فرا رسیدن هفته قوه قضائیه برگزار شد:

منتخب مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری با تصریح اینکه بحمد الهی شعائر الهی در جامعه ما دارد شکل می‌گیرد البته هنوز به وضعیت مطلوب نرسیده است اما در بستر شکل‌گیری است، گفت: برخورد قاطع در ابعاد مختلف که لازمه دستگاه قضایی است تداوم یابد/اسلام می‌داند که هیچوقت گناه در جامعه قطع نمی‌شود آن هم به خاطر نوع تربیت‌ها و ویژگی‌های اخلاقی افراد اما آنکه اسلام می‌خواهد ظاهر جامعه است و می گوید ظاهر جامعه باید پاک بماند و از آلودگی و انحراف دور بماند وگرنه اسلام برای کسی که در پستوی خانه خود، روزه می‌خورد نه مزاحمتی ایجاد کرده و نه تجسسی به عمل می‌آورد اما اگر همین غذا را در ملأ عام خورده شود، می‌گوید که باید با او برخورد کنید چون حریم جامعه را شکسته و حرمت جامعه را نادیده گرفته است.

محضرآیت الله ایمانی عرض کنم من باب یادآوری؛ امام خمینی در تقابل با اسلام آمریکایی قیام کرد، اسلام آمریکایی متشکل از دو قشر بودند و هستند: 1)اسلام مرفهین بی درد و مغرضین 2)اسلام متحجرین و حمقاء

اساساً اسلام مورد قبول متحجرین، همین اسلام مناسکی است. یعنی چی؟ یعنی اینکه تمام هم و غم متولیان حکومت، بشود حجاب و عدم روزه خواری در روز روشن، عدم برگزاری کنسرت و حرمت موسیقی و ... امام، علیه اسلامی که مرکز ثقلش شعائر و ظواهر و پوسته دین باشد قیام کرد. اتفاقاً انقلاب اسلامی، یعنی تحول در حالات تک تک مردم جامعه برای تعیین سرنوشت خودشان.

انقلاب اسلامی طلوع کرد تا مبانی اسلام ناب را «نهادینه» کند و نه صرفا «نمادینه». نکته اساسی اینجاست که هر چقدر در این سالها به سمت ظواهر و کالبدی نمودن مسائل دینی حرکت کردیم، نتیجه که نگرفته ایم هیچ، آن مفهوم اساسی و عمیق را نیز منحرف کرده، یا آنرا کلیشه کردیم و یا به مفهومی بی خاصیت تقلیلش دادیم.

جالب تر آنکه اصولاً کشورهایی که گرایش شدید به سکولاریزم دارند، برای خاموشی وجدان های بیدار «مذهبیون» شدیداً بر نمادینه نمودن مسائل دینی تأکید دارند، مثال زنده آن، ترکیه.

نمی دانم چه زمان می خواهیم از تاریخ خودمان درس عبرت بگیریم، 37 سال با انواع و اقسام ابزارها داد زدیم: خواهرم حجابت و خوشحال بودیم که «شعائر الهی در جامعه ما دارد شکل می‌گیرد» اما دیدیم وضعیت حجاب را، روز به روز افتضاح تر از دیروز.

با همین دلخوش کنک ها به مهم تریم مبانی دینی از جمله «امر به معروف و نهی از منکر» ظلم نمودیم و با تقلیل دادنش به مباحثی مانند حجاب آنهم با روش های امنیتی و سلبی و از بالا به پایین، آنرا به مفهومی زننده و بی خاصیت تبدیل نمودیم. هنوز درک نکردیم که اول مرتبه امر به معروف و نهی از منکر باید معطوف به حاکمیت باشد، نفهمیدیم که اصولا این فریضه در متن دین تعین یافت تا مردم  نسبت به دینداری هم «مسئولیت» داشته و ولایت به معنی واقعی کلمه(نه به معای عرف امروزی) در جامعه شکل گیرد.

طرح بحث رهبری پیرامون سیرت و صورت نظام و وجود «یک عمامه به سر» در رأس نظام هم در حیطه این موضوع می گنجد.

امروز و در دهه چهارم انقلاب، شاهدیم که بسیای از مفاهیمی که انقلاب اصولاً بر مبنای آن شکل گرفت، تحریف شده و از سر جای خود خارج شده اند. اگر امروز نتوانیم این مفاهیم تحریف شده را «تخریب» کرده و با رجوع به مبانی و ارزش های اول انقلاب آنان را بازتولید نمائیم، بهتر است فاتحه انقلاب مکتبیمان را زودتر بخوانیم؛ انقلابی که تمام افتخارش این است از «قلب» در مفاهیم تحریف شده حکومت شاهنشاهی آغاز شد، آحاد جامعه را «مقلب القلوب» نمود و به متن جامعه سرازیر شد.




نوشته شده توسط هادی مسعودی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

نقدی بر سخنان آیت‌الله اسدالله ایمانی، نماینده ولی فقیه در استان فارس در دیدار رئیس کل و معاونان دادگستری این استان که در آستانه فرا رسیدن هفته قوه قضائیه برگزار شد:

منتخب مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری با تصریح اینکه بحمد الهی شعائر الهی در جامعه ما دارد شکل می‌گیرد البته هنوز به وضعیت مطلوب نرسیده است اما در بستر شکل‌گیری است، گفت: برخورد قاطع در ابعاد مختلف که لازمه دستگاه قضایی است تداوم یابد/اسلام می‌داند که هیچوقت گناه در جامعه قطع نمی‌شود آن هم به خاطر نوع تربیت‌ها و ویژگی‌های اخلاقی افراد اما آنکه اسلام می‌خواهد ظاهر جامعه است و می گوید ظاهر جامعه باید پاک بماند و از آلودگی و انحراف دور بماند وگرنه اسلام برای کسی که در پستوی خانه خود، روزه می‌خورد نه مزاحمتی ایجاد کرده و نه تجسسی به عمل می‌آورد اما اگر همین غذا را در ملأ عام خورده شود، می‌گوید که باید با او برخورد کنید چون حریم جامعه را شکسته و حرمت جامعه را نادیده گرفته است.

محضرآیت الله ایمانی عرض کنم من باب یادآوری؛ امام خمینی در تقابل با اسلام آمریکایی قیام کرد، اسلام آمریکایی متشکل از دو قشر بودند و هستند: 1)اسلام مرفهین بی درد و مغرضین 2)اسلام متحجرین و حمقاء

اساساً اسلام مورد قبول متحجرین، همین اسلام مناسکی است. یعنی چی؟ یعنی اینکه تمام هم و غم متولیان حکومت، بشود حجاب و عدم روزه خواری در روز روشن، عدم برگزاری کنسرت و حرمت موسیقی و ... امام، علیه اسلامی که مرکز ثقلش شعائر و ظواهر و پوسته دین باشد قیام کرد. اتفاقاً انقلاب اسلامی، یعنی تحول در حالات تک تک مردم جامعه برای تعیین سرنوشت خودشان.

انقلاب اسلامی طلوع کرد تا مبانی اسلام ناب را «نهادینه» کند و نه صرفا «نمادینه». نکته اساسی اینجاست که هر چقدر در این سالها به سمت ظواهر و کالبدی نمودن مسائل دینی حرکت کردیم، نتیجه که نگرفته ایم هیچ، آن مفهوم اساسی و عمیق را نیز منحرف کرده، یا آنرا کلیشه کردیم و یا به مفهومی بی خاصیت تقلیلش دادیم.

جالب تر آنکه اصولاً کشورهایی که گرایش شدید به سکولاریزم دارند، برای خاموشی وجدان های بیدار «مذهبیون» شدیداً بر نمادینه نمودن مسائل دینی تأکید دارند، مثال زنده آن، ترکیه.

نمی دانم چه زمان می خواهیم از تاریخ خودمان درس عبرت بگیریم، 37 سال با انواع و اقسام ابزارها داد زدیم: خواهرم حجابت و خوشحال بودیم که «شعائر الهی در جامعه ما دارد شکل می‌گیرد» اما دیدیم وضعیت حجاب را، روز به روز افتضاح تر از دیروز.

با همین دلخوش کنک ها به مهم تریم مبانی دینی از جمله «امر به معروف و نهی از منکر» ظلم نمودیم و با تقلیل دادنش به مباحثی مانند حجاب آنهم با روش های امنیتی و سلبی و از بالا به پایین، آنرا به مفهومی زننده و بی خاصیت تبدیل نمودیم. هنوز درک نکردیم که اول مرتبه امر به معروف و نهی از منکر باید معطوف به حاکمیت باشد، نفهمیدیم که اصولا این فریضه در متن دین تعین یافت تا مردم  نسبت به دینداری هم «مسئولیت» داشته و ولایت به معنی واقعی کلمه(نه به معای عرف امروزی) در جامعه شکل گیرد.

طرح بحث رهبری پیرامون سیرت و صورت نظام و وجود «یک عمامه به سر» در رأس نظام هم در حیطه این موضوع می گنجد.

امروز و در دهه چهارم انقلاب، شاهدیم که بسیای از مفاهیمی که انقلاب اصولاً بر مبنای آن شکل گرفت، تحریف شده و از سر جای خود خارج شده اند. اگر امروز نتوانیم این مفاهیم تحریف شده را «تخریب» کرده و با رجوع به مبانی و ارزش های اول انقلاب آنان را بازتولید نمائیم، بهتر است فاتحه انقلاب مکتبیمان را زودتر بخوانیم؛ انقلابی که تمام افتخارش این است از «قلب» در مفاهیم تحریف شده حکومت شاهنشاهی آغاز شد، آحاد جامعه را «مقلب القلوب» نمود و به متن جامعه سرازیر شد.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۱۳
هادی مسعودی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی