آرمان خواهی

چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۴۵ ب.ظ

وابستگی فکری...

وقتی به سیر اتفاقات و اعمال مسولین امر در جمهوری اسلامی نگاهی بیندازیم،به راحتی متوجه می شویم که شاید تنها کسی که دائماً در حال تولید ادبیات جدید در حوزه انقلاب اسلامی و بازتولید مبانی انقلاب متناسب با اقتضائات زمان است،شخص رهبری است. یعنی ما میببینم که اکثر سخنان ایشان قابل استفاده و راهگشا برای طی طریق پیشه روی انقلاب اسلامی است. اما مشکل پس از سخنرانی ایشان شروع می شود؛ معظم له در سخنرانی خود مفاهیم مهم و بلندی را بیان می کنند،اما نوع تلقی جریان حزب الله از مفهوم «ولایت مداری» کافی است برای اینکه سخنان ایشان را در همان مکان و زمان محبوس نموده و از چهاردیواری آن مجلس خارج نکند.

یعنی اساساً میبینم جریانی جدی و اساسی از دل امت حزب اله وجود ندارد که به واقع سخنان رهبری را تبیین نموده و متناسب با نیازهای زمان بومی سازی کند،آنچه که بیشتر مشاهده می شود استفاده کلیشه ای از بیاناتشان و استنادهای «مصونیت بخش» از سخنانشان است.


تا زمانی که امت حزب الله و نخبگان حاکمیتی صرفاً به دنبال تکرار کلیدواژه های رهبری بدون تببین به صورت طوطی وار باشند،حکایتِ انفعال و بی عرضگی امت حزب الله،همچنان باقی است.


انقلاب اسلامی یعنی تغییر نگاه دینداران به دین در تمامی حوزه ها،حتی در حوزه نگرش به ولایت و مفهوم ولایتمداری است. متأسفانه امروز مفهوم ولایت مداری شخص محورانه امت حزب الله،موجب مسخ و ناکارآمدی و در نهایت بی توجهی به سخنان رهبری شده است و متأسفانه این مفهوم مترقی که باید تبدیل به پاشنه آشیل مبارزات اجتماعی ذیل انقلاب اسلامی میشد،عامل انفعال،انحطاط و ذلیل نمودن سخنان معظم له شده است.


و با تأسف باید اعتراف کنم که شاید یکی از مهم ترین عوامل ایجاد زاویه در نگرش به مفاهیم انقلاب اسلامی و خصوصاً مفهوم ولایت مداری(در بعد نظری)، به نسبت نظرات امام و رهبری،نظرات شخص آیت الله مصباح می باشد.همین طرح های ولایت که امروز با هزینه های گزاف در کشور در حال اجرا شدن است،یکی از مهم ترین عوامل تولید این نگرش منفعلانه امت حزب اله در قبال مفاهیم انقلابی و از جمله ولایت مداری است.


وقتی شاخص نگاه ها تفکرات آیت الله مصباح می شود و نظرات امام روح الله و رهبری به حاشیه رانده می شود و نظرات آیت الله مصباح تبدیل به نقطه ثقل تحلیل ها می شود، به اینجا میرسیم که گاها باید برای جلوگیری از رأی آوری به فاسد، به صالح مقبول روی بیاوریم و از اصلح نامقبول چشم بپوشیم،به همین راحتی.وقتی نظرات شخص محورانه آیت الله مصباح دال مرکزی می شود،مردم و جمهوریت خود به خود به حاشیه رانده شده و نگاه های امام خمینی و رهبری - که برای مردم نقش مشروعیت بخشی - قائل هستند،به انزوا میرود.


این حرف ها به معنای زیر سوال بردن شأن و جایگاه رفیع آیت الله مصباح در نظام نیست،چه آنکه یکی از دلخوشی های ما در این نظام بعد از رهبری حضرت ایشان می باشد،بحث حقیر در جانمایی هر فرد در انقلاب اسلامی است،باید جایگاه آیت الله مصباح به درستی شناخته شده و متناسب با ظرفیت هایشان، از ایشان انتظار داشت، پس لطفا کسی سرزنشم نکند که رهبری در مدح ایشان فرموده اند،که آیت الله مصباح مطهری زمان می باشد،بنده در مطهری زمان بودنشان بحثی ندارم،حرفم در تغایر برخی نگاه های ایشان  -که بسیار اساسی و مهم است-با منش امام روح الله و امام خامنه ای است.


متأسفانه بعد از گذشت 37 سال از انقلاب نتوانسته ایم مفهوم اصیل ولایتمداری و دیگر مفاهیم انقلاب اسلامی عطف به نگاه امام روح اله را در جامعه جانداخته و تببین کنیم،متاسفانه جریان حزب اله ما بیش از آنکه برای نظرات رهبری ضریب عملی قائل باشد،برای نظرات امثال آقای پناهیان،رائفی پور،آیت الله مصباح و ... - که باید جایگاه همگی آنها در نظام مشخص و معین شود - ارزش قائلند، این یعنی خسارت،یعنی نفهمیدن رهبری، یعنی عدم درک رابطه امم و امت  و این یعنی وابستگی مذموم فکری.




نوشته شده توسط هادی مسعودی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

وابستگی فکری...

چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۴۵ ب.ظ

وقتی به سیر اتفاقات و اعمال مسولین امر در جمهوری اسلامی نگاهی بیندازیم،به راحتی متوجه می شویم که شاید تنها کسی که دائماً در حال تولید ادبیات جدید در حوزه انقلاب اسلامی و بازتولید مبانی انقلاب متناسب با اقتضائات زمان است،شخص رهبری است. یعنی ما میببینم که اکثر سخنان ایشان قابل استفاده و راهگشا برای طی طریق پیشه روی انقلاب اسلامی است. اما مشکل پس از سخنرانی ایشان شروع می شود؛ معظم له در سخنرانی خود مفاهیم مهم و بلندی را بیان می کنند،اما نوع تلقی جریان حزب الله از مفهوم «ولایت مداری» کافی است برای اینکه سخنان ایشان را در همان مکان و زمان محبوس نموده و از چهاردیواری آن مجلس خارج نکند.

یعنی اساساً میبینم جریانی جدی و اساسی از دل امت حزب اله وجود ندارد که به واقع سخنان رهبری را تبیین نموده و متناسب با نیازهای زمان بومی سازی کند،آنچه که بیشتر مشاهده می شود استفاده کلیشه ای از بیاناتشان و استنادهای «مصونیت بخش» از سخنانشان است.


تا زمانی که امت حزب الله و نخبگان حاکمیتی صرفاً به دنبال تکرار کلیدواژه های رهبری بدون تببین به صورت طوطی وار باشند،حکایتِ انفعال و بی عرضگی امت حزب الله،همچنان باقی است.


انقلاب اسلامی یعنی تغییر نگاه دینداران به دین در تمامی حوزه ها،حتی در حوزه نگرش به ولایت و مفهوم ولایتمداری است. متأسفانه امروز مفهوم ولایت مداری شخص محورانه امت حزب الله،موجب مسخ و ناکارآمدی و در نهایت بی توجهی به سخنان رهبری شده است و متأسفانه این مفهوم مترقی که باید تبدیل به پاشنه آشیل مبارزات اجتماعی ذیل انقلاب اسلامی میشد،عامل انفعال،انحطاط و ذلیل نمودن سخنان معظم له شده است.


و با تأسف باید اعتراف کنم که شاید یکی از مهم ترین عوامل ایجاد زاویه در نگرش به مفاهیم انقلاب اسلامی و خصوصاً مفهوم ولایت مداری(در بعد نظری)، به نسبت نظرات امام و رهبری،نظرات شخص آیت الله مصباح می باشد.همین طرح های ولایت که امروز با هزینه های گزاف در کشور در حال اجرا شدن است،یکی از مهم ترین عوامل تولید این نگرش منفعلانه امت حزب اله در قبال مفاهیم انقلابی و از جمله ولایت مداری است.


وقتی شاخص نگاه ها تفکرات آیت الله مصباح می شود و نظرات امام روح الله و رهبری به حاشیه رانده می شود و نظرات آیت الله مصباح تبدیل به نقطه ثقل تحلیل ها می شود، به اینجا میرسیم که گاها باید برای جلوگیری از رأی آوری به فاسد، به صالح مقبول روی بیاوریم و از اصلح نامقبول چشم بپوشیم،به همین راحتی.وقتی نظرات شخص محورانه آیت الله مصباح دال مرکزی می شود،مردم و جمهوریت خود به خود به حاشیه رانده شده و نگاه های امام خمینی و رهبری - که برای مردم نقش مشروعیت بخشی - قائل هستند،به انزوا میرود.


این حرف ها به معنای زیر سوال بردن شأن و جایگاه رفیع آیت الله مصباح در نظام نیست،چه آنکه یکی از دلخوشی های ما در این نظام بعد از رهبری حضرت ایشان می باشد،بحث حقیر در جانمایی هر فرد در انقلاب اسلامی است،باید جایگاه آیت الله مصباح به درستی شناخته شده و متناسب با ظرفیت هایشان، از ایشان انتظار داشت، پس لطفا کسی سرزنشم نکند که رهبری در مدح ایشان فرموده اند،که آیت الله مصباح مطهری زمان می باشد،بنده در مطهری زمان بودنشان بحثی ندارم،حرفم در تغایر برخی نگاه های ایشان  -که بسیار اساسی و مهم است-با منش امام روح الله و امام خامنه ای است.


متأسفانه بعد از گذشت 37 سال از انقلاب نتوانسته ایم مفهوم اصیل ولایتمداری و دیگر مفاهیم انقلاب اسلامی عطف به نگاه امام روح اله را در جامعه جانداخته و تببین کنیم،متاسفانه جریان حزب اله ما بیش از آنکه برای نظرات رهبری ضریب عملی قائل باشد،برای نظرات امثال آقای پناهیان،رائفی پور،آیت الله مصباح و ... - که باید جایگاه همگی آنها در نظام مشخص و معین شود - ارزش قائلند، این یعنی خسارت،یعنی نفهمیدن رهبری، یعنی عدم درک رابطه امم و امت  و این یعنی وابستگی مذموم فکری.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۱۳
هادی مسعودی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی