۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

اگر بخواهم از خصلتی نام ببرم که در همه افراد مشترک است،اما کم و کیف آن به غایت به خود فرد وابسته است،از خصوصیتی به نام منفعت طلبی اسم می برم.در واقع همه ما اعم از پیر و جوان و زن و مرد،همیشه در پی منافع اصیل و واقعی خویش هستیم و برای رسیدن به آن تلاش می کنیم.موضوع وقتی حساس می شود که نفع و ضرر را چه تعریف کنیم.اگر در پیدا کردن مصداق سود و فایده واقعی خویش دچار اشتباه شدیم،باید فاتحه دیانت و انسانیت خود را بخوانیم...بگذارید کمی توضیح دهم...

 هنگام خروج سیدالشهدا(ع) از مکه برای عزیمت به سمت کربلا،در راه با فرزدق(شاعر معروف) مواجه شده و سوالی می پرسند که جواب او قابل تامل است.امام حسین (ع) می پرسند:فرزدق از کوفه چه خبر؟می گوید:آقا در کوفه مردم قلب هایشان با شماست اما شمشیر های آنها بر شماست.حضرت بلافاصله فرمودند:صدقت،راست گفتی.


نکته اولی که در مورد این مکالمه مطرح می باشد این است که امام حسین(ع) جمله پر مغز فرزدق را تصدیق کردند ،یعنی حرف این شاعر درست است.اما سوالی پیش می آید،مگر ما همیشه بر این باور نیستیم که که درون آدمی با برون او متناسب است،مگر نه این است که از کوزه همان برون تراود که در اوست؟مگر همیشه علاقه با عمل و بینش با گرایش متناسب نبوده است؟چگونه است که مردم کوفه امام را دوست دارند اما جان امام برایشان ارزشی ندارد؟

به نظر حقیر جواب این سوال در موضوعی است که ابتدا مطرح کردم.در واقع قلب مردم کوفه با پول و زر و منافعشان بوده است و در درجه چندم با امام حسین(ع).یعنی همراهی قلب مردم کوفه با اباعبدالله(ع) به اندازه ای نبوده است که در دو راهی مقام و امام(ع)،حضرت را انتخاب کنند.

 یکی از دلایل عدم همراهی با امام زمان خود،طبق فرموده خود امام حسین(ع)،پر شدن شکم های مردم کوفه از مال حرام بوده است.اگر حرام خوری را نمونه بارز دوری از معنویت و یاد خدا بدانیم می توانیم بگوییم دنیا گرایی که در ذیل آن منفعت طلبی و معنویت گریزی تعریف می شود دلیل اصلی عدم همراهی امثال شبث بن ربعی است که با وجود نوشتن نامه به سیدالشهدا(ع)که نشانه همراهی قلب آنها در ابتدا با آن حضرت می باشد،پس از وارد شدن ابن زیاد به کوفه و مواجه شدن با ثروت و مقام،به راحتی سنگر خود را در کربلا از یار امام حسین(ع) بودن به فرمانده پیاده نظام شدن یزید عوض کرده و به پاس خوابیدن فتنه ! حسین بن علی(ع) چندین مسجد در مدینه می سازد!اگر به جای عدالت و دیانت،منفعت برای ما اصیل شد به جای بیعت با دست علی(ع) به زودی با پای حجاج بن یوسف بیعت خواهیم کرد.

 بگذارید این یادداشت را بدون ذکر مصداق رها نکنم:
 سفر های کثیر و غیرضروری و تجمل گرایانه استاندار غیر بومی خود را چند وقتی است در حال نظاره هستیم ،اما خدایا کجایند کفن پوشان دوره استاندار سابق؟شاید اسلام فقط بهانه ایی است دست برخی از حضرات راستی،می دانید مثلی است که می گوید:"همه راه ها به شکم منتهی می شود".

 نمایش مد و مانکن در یکی از هتل های شیراز ...امان از دنیا طلبی...

اللهم ما بنا من نعمت فمنک...

 

 

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۱۴
هادی مسعودی

.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۴۶
هادی مسعودی

به دنبال پخش شایعات مشکوکی مبنی بر دستگیری تعدادی از اعضای موسسه اندیشه و بصیرت به دلیل تهیه و توزیع ویژه نامه رازهای شهر راز، روابط عمومی موسسه اندیشه و بصیرت اطلاعیه زیر را صادر نموده است:

بسم الله الحق

اخیرا شایعات مشکوکی در بین برخی از افراد رواج داده شده است که بیان می کند تعدادی از اعضای موسسه اندیشه و بصیرت به دلیل تهیه و تولید ویژه نامه 9 دی با عنوان رازهای شهر راز بازداشت شده اند. موسسه اندیشه و بصیرت ضمن تکذیب این شایعه بیان می‌نماید که این موسسه بر اساس رسالت انقلابی خود و با درک شرایط فعلی و رصد موضع‌گیری‌های اخیر سران فتنه در شیراز و نیز پیش‌بینی اقدامات آنها در انتخابات آینده دست به این اقدام زده است و در صورتی که برخی از نیروهای وابسته به این جریان قصد انجام چنین حرکت‌هایی را داشته باشند بایستی خود را آماده پاسخگویی به خیل نیروهای حزب‌اللهی و امت انقلابی شیراز بنمایند.

والسلام علی من اتبع الهدی

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۴۰
هادی مسعودی

هو العزیز

انقلاب اسلامی ایران که به رهبری امام خمینی(ره)به پیروزی رسید،فقط یک شعار و یک اسم خاص نیست.طبق فرموده رهبر معظم انقلاب،انقلاب اسلامی ایران نشئت گرفته از قیام و نهضت اباعبدالله(ع)است و به همین دلیل انقلاب ایران،برای بقا،باید در راستای همان اهداف قیام امام حسین(ع)حرکت کند،در غیر این صورت جز اسم و شعار خاصیتی نداشته و دچار عقب گرد می گردد.یکی از اهداف سید الشهدا(ع) برای قیام،طبق فرمایش آن حضرت،دفاع و باز  پس گیری حقوق مظلومین و محرومین جامعه از متکبرین و زورگویان بود.پس باید سرلوحه وظایف مسئولین در جمهوری اسلامی،تلاش در راستای اعاده و دفاع از حقوق مستضعفین باشد.                                            

حضرت رسول(ص)در این باره میفرمایند:"هرگز امتی به به مقام قداست نمیرسد مگر آن وقت که وضع به این منوال باشد که ضعیف حقش را از قوی بدون لکنت زبان بگیرد."اکنون در حالی این حدیث را ذکر می کنم که حجت الاسلام جهانشاهی(معروف به طلبه سیرجانی) حدود 4 ماه است که بدون هیچ تفهیم اتهامی و بی هیچ جرمی! در زندان به سر می برد و هیچ خبر و اطلاع موثقی از ایشان در دست نیست.

آیا عدل علوی اینگونه اقتضا میکند که شخصی بی پناه را فقط به خاطر اعتراض علیه فساد و بی عدالتی،در بند کرده،بدون تشکیل دادگاه،4 ماه وی را زندانی کنید و به این دلیل که نه آقازاده است و نه سرمایه دار،در بایکوت خبری کامل اجازه ملاقات با نزدیکترین کسانش را هم به او نمی دهید؟

این سوال پیش می آید که حضرات چگونه به شخصی دیگر که علیه امنیت ملی اقدام کرده و متهم به فساد اقتصادی و جاسوسی است،آزادی داده و اجازه گرفتن وکیل و رجوع به پزشک و ملاقات با خانواده اش را به راحتی میدهند اما در برابر اقدامی و جنبشی علیه فساد و تبعیض و اعتراض در راستای آرمان های امام(ره)،با شدت برخورد میکنند؟قوه قضائیه چرا و به چه توجیهی در برابر بزرگترین فسادها در جامعه سکوت کرده و به گونه ای رفتار میکند که مردم شک کرده و احساس کنند که دستگاه قضا فشل بوده و قدرت برخورد با ام الفسادها را نداشته و فقط زورش به عده ای بی پناه و سیلی خورده می رسد؟

دستگاه قضا با این عملش،این شبهه را در اذهان ایجاد می کند که تفاوت دستگاه قضاوت در نظام اسلامی با دستگاه قضا دررژیم منحوس گذشته،فقط در تغییر نام بوده و عمل در راستای عدالت اجتماعی که نقطه جدایی جمهوری اسلامی با حکومت های دیکتاتور و خودکامه است،عملا تحت الشعاع سیاسی بازی و حزب بازی و آقازادگی قرار گرفته و ذبح شده است.

امام خامنه ای(مد ظله العالی) در این مورد میفرمایند:"اگر ما نتوانیم فضای اسلامی به معنای واقعی را در جامعه پیاده کنیم،عدل اسلامی را در دستگاه قضاوت و حکومتمان نشان دهیم و نتوانیم زمینه های تداول ثروت بین اغنیا را که اسلام آنرا منع کرده است،با نظام اقتصادی درست در جامعه اسلامی از بین ببریم و نتوانیم اخلاق و ارزش های اسلامی را در جامعه مجسم و محقق کنیم،در نتیجه نظامی با پرچم و اسم اسلام،اما با حقیقت و معنای غیر اسلامی و احیانا جاهلی خواهیم داشت؛که هر چیزغیر اسلامی باشد جاهلی است.اگر خدای نکرده چنین شد ما همان موذن بد صدایی خواهیم بود که صدا و آهنگ ناخوش ما،به جای آنکه به اسلام عزت و آبرو ببخشد،آن را دچار سرشکستگی خواهد کرد."

طبق فرموده رهبر جامعه دستگاه قضایی باید ملجا و مامن مردم به حساب آید و مردم باید این دستگاه را به منزله پدری مهربان برای خود دانسته و دلشان نسبت به هر ظلمی به اتکاء این پدر مهربان قرص و محکم باشد.

آیا قوه قضائیه با این نوع عملکرد انتظار دارد پناهگاه مردم به حساب آید؟این گونه به نظر می رسد که دستگاه قضا خود را پدر قشری محدود از افراد جامعه می داند و به همین دلیل فقط در راستای تامین حقوق این افراد تلاش کرده و برای خود تکلیفی در قبال مابقی افراد جامعه،خصوصا مستضعفین،تعریف نکرده است.آیا مسئولین قضایی با این دست اقدام های منفعلانه در برابر ظلم و بی عدالتی،خود مرتکب ظلم نشده اند؟

آیا دستگاه قضا با این نوع عملکرد شان روحانیت متعهد را ارج می نهد،روحانیتی که امام خمینی(ره)در مورد آنان میفرمایند:"روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در سخت ترین شرایط همواره با دلی پر از امید و قلبی سرشار از عشق و محبت به تعلیم و تربیت و هدایت نسل ها همت گماشته اند و همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بوده اند؛بر بالای دار رفته اند و محرومیت ها چشیده اند."

اللهم ما بنا من نعمت فمنک

 


پی نوشت:1.مجله راز های شهر راز که با تلاش دوستان با اخلاصم در موسسه اندیشه و بصیرت بعد از سنگ اندازی های زیاد بالاخره به چاپ رسید را شدیدا برای مطالعه به دوستان توصیه می کنم.

2.جناب قوه غذاییه تبریک حقیر سراپا تقصیر را به مناسبت برخورد قاطعتان با مظلومین پذیرا باشید!!! اینکه طلبه ی مجاهد را به سه سال و نیم حبس محکوم کردید نشان از اقتدار شماست!!! خداوند شما را پایدار کند که این قدر محکم سربازان ولایت و آرمان خواهان پابرهنه را محکوم میکنید.



در این رابطه بخوانید:

تبعیض پشت تبعیض  

نگاهی به برچسبهای نچسب طلبه سیرجانی

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۳۹
هادی مسعودی