وقتی به آثار و منویات امام خمینی(ره) نگاهی داشته باشیم،متوجه می شویم که ایشان نسبت به یک گروه یا تفکر،حساسیت فوق العاده و نفرتی شدید داشته اند خطرات این دسته را همیشه گوشزد کرده اند.به گفته امام،دنیای استکبار پس از اینکه از مبارزه رودرو با اسلام و جمهوری اسلامی نا امید شد،دست به دامن روشی به نام"نفوذ"شد،تا از طریق نفاق و ترویج تفکرات آمریکایی با لعاب اسلامی،ماهیت اسلام را از درون خالی کند و از همین طریق تفکرات خویش را جایگزین تفکرات اسلامی از نوع انقلابی قرار دهد.امام راحل نام این نوع اسلام ساختگی و تحریف شده را "اسلام آمریکایی"گذاشتند و در مقابل،همیشه مبلغ اسلام ناب یا اسلام انقلابی بوده اند.
مروجین اسلام آمریکایی معتقد به اسلام عبادی و فردی بوده،شعار جدایی دین از سیاست به بهانه اینکه دین فراتر از آن است که بخواهد در مسائل کثیف! سیاسی وارد شود سر می دهند.افرادی ترسو و منفعت طلب که مبلغ اسلام بی آزار و سکولاریزه بوده و همیشه برای حفظ جایگاه خود،به بهانه دین هرگونه ظلم و ستم به مظلومین را توجیه می کنند.
امام خمینی(ره)می فرمایند:امروز عده ای با ژست تقدس مابی چنان تیشه به ریشه دین انقلاب و نظام می زنند که گویی وظیفه ای غیر از این ندارند،خطر تحجر گرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست.طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند،این ها مروج اسلام آمریکایی اند و دشمن رسول الله...ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کاری تر از اغیار بوده و هست...خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است،هرگز از فشار ها و سختی های دیگران نخورده است...آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانی نما ضربه خورده است،از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیر المومنین(ع)که در تاریخ بشر روشن است.
روحانیت وابسته یا همان آخوند آمریکایی کسانی هستند که احکام نجاست و طهارت و ثواب حضور در مسجد و تکفیر بد حجاب را از بس که بر روی منبر رسول الله گفته اند،کاملا از بر بوده،تسلط کامل دارند،اما هرگاه اسم مسئولیت های اجتماعی به میان می آید یا بویی از مبارزه و خطر به مشام می رسد،سکون تمام وجودشان را فراگرفته و تنها عملی که انجام می دهند سکوت است.
زبان حال این افراد مانند کسی است که نذر کرده بود اگر فتنه حسین بن علی(ع) بخوابد و یزید پیروز شود چندین مسجد در کوفه بسازد!
این متحجرین با دید قشری که به دین دارند،با تکه تکه کردن اسلام و ایجاد بدعت در آن،تعالیمی که پیامبر اکرم(ص) به خاطر آن مبعوث شدند را به قتلگاه برده و سپس با هم حجره ای خویش راجع به حکم ریخته شدن خون مگس روی لباس تا صبح بحث می کنند.
عادت این نوع افراد است که افراد دغدغه مند و مبارز را تخطئه و شاید تکفیر کنند.برد فکری این آقایان به گونه ای است که منحصرا خود را مسلمان و شیعه واقعی می دانند.
اگر این روایت را که"حق هر مسلمانی بر گردن مسلمان دیگر این است که هیچ کس سیر نخوابد در حالی که برادر و خواهرش گرسنه باشند،سیراب نباشد در حالیکه برادرش تشنه باشد و..."برایشان بخوانی،با تعجب و عصبانیت به تو نگاه می کنند و حقارت آمیزانه می گویند:ما خود به این روایات مسلطیم،اما این ها مباحث سیاسی است که ما وارد نمی شویم،به نظر ما حدیث"نماز ستون دین است"برای ارشاد مردم کافی است!
در برابر آخوند های آمریکایی،آخوند های انقلابی قرار دارند که همیشه در خط مقدم جبهه اسلام علیه کفر و نفاق و تحجر قرار گرفته اند.آخوند انقلابی کسی است که هیچ گاه حاضر نیست به بهانه درس و اجنهاد،از مسئولیت های اجتماعی بزند،بزرگ ترین و هولناک ترین دره برای یک مسلمان از دید آخوند انقلابی،سکوت مقابل ظلم است.آب روحانیت مبارز هیچ گاه با مرفهین بی درد و مستکبرین حتی اگر ده ها بار به مکه و کربلا رفته باشند و ماه ها در حال اعتکاف باشند به یک جوی نمی رود.
به قول امام روح الله(ره)،روحانیت متعهد به خون سرمایه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت.
و در آخر با کلامی از امام خمینی(ره)،مطلب را به پایان می برم:
" بزرگترین فرق روحانیت و علمای متعهد اسلام با روحانینماها در همین است که علمای مبارز اسلام همیشه هدف تیرهای زهرآگین جهانخواران بودهاند و اولین تیرهای حادثه قلب آنان را نشانه رفته است ؛ ولی روحانی نماها در کنف حمایت زرپرستان دنیاطلب ، مروج باطل یا ثناگوی ظلمه و موید آنان بودهاند. "
اللهم ما بنا من نعمت فمنک
پی نوشت1:چه زیبا گفت شهید آوینی:"خلاف آنچه بسیاری می پندارند، آخرین مقاتله ما _ به مثابه سپاه عدالت _ نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است ، که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیر پاتر است . اگر چه این یکی نیز و لو "هزار ماه" باشد به یک "شب قدر" فرو خواهد ریخت و حق پرستان و مستضعفان وراث زمین خواهند شد"
پ.ی2:آقایان مسئول،مهدی هاشمی را که آزاد کردید،باشد،ببخشید سوالی دارم:تکلیف طلبه سیرجانی چه شد؟
پ.ن3:امروز توی دانشگاهمون همایش وحدت حوزه و دانشگاه داشتیم،از معدود دفعاتی بود که انقدر آخوند یک جا دیدم،واقعا چقدر مفید بود!!!!
پ.ن4:مسئول فرهنگ دانشگاهمون که یک آخوند هست و تا الان چند بار باهاشون به خاطر ضعف عملکرد و نظارت و ندادن اطلاعات شفاف به حقیر بحثم شده،اخیرا گفته اند که تا وقتی من توی این دانشگاه هستم نمی گذارم مسعودی با قلم نحس و نجسش توی دانشگاه کار کنه!!!...روحیه نقد پذیریتون را تحسین می کنم حاج آقا.
پ.ن5:از امام جمعه محترم مرودشت تنشکر می کنم که با اومدن به دانشگاه ما باعث شدن بالاخره ما رئیس دانشگاهمون را برای اولین بار توی نمازخانه در حال نماز خوندن ببینیم...آقای رئیس دانشگاه،ایدکم الله...
پ.ن6:جانم فدای بی بی رقیه...
بخوانید شعر زیبای برادرم پیمان خسروی
به خاطر ناراحتی که از عملکرد بسیج دانشگاهمون دارم خوندن شعر زیبای برادر گلم مهندس کدیور را پیشنهاد می کنم.