۲ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

نمی دانم چه سری است،نمی دانم.هیچ گاه ازدحام انواع فکرها را درون ذهن تحمل کرده اید؟هیچوقت هجوم دردها و مظلومیت ها،سینه تان را سنگین کرده است،در این حالات آیا به بیچارگی و ناتوانی خود که توان انجام کاری هر چند کوچک را ندارد پی برده اید؟عذرخواهم شاید کمی بی مقدمه آغاز کردم،بگذارید به عقب برگردم:چندی پیش که در خانه مادربزرگ عزیز دعوت بودیم و در حال گفتن و خندیدن و مثلا صله رحم بودیم،ناگهان موضوعی توجهم را به خود جلب کرد،و چه موضوعی که روزها مرا درگیر خود کرد.موصوع چه و یا که بود؟مامان فریبا...آری مامان فریبا به شدت توجه مرا به خود جلب کرد و هوش را از حواسم زدود،او خدمتکار خانه مادربزرگ(به تعبیر ما مامان جون) است.پیرزنی با دستان پینه بسته،زانوانی که از همیشه به یاد دارم در حال درد گرفتن بود،لبخندی ملیح...سال هاست که در خانه مادربزرگ ما رفت و آمد دارد و میپزد و می شوید و می سابد و مزدی هم می گیرد.به این فکرمی کردم که چرا این بانوی با معیارهای آسمانی بزرگ و با معیارهای پست و زمینی کوچک،باید سال های سال در این وضعیت ضعیف بخور نمیر زندگی کند و پس از سال ها هیچ تغییری در وضعیت مالی اش ایجاد نشود و چرا مامان جون ما باید هر روز ثروتمندتر شود و فربه تر و اینکه ما ادعای مسلمانی این مامان را باور کنیم یا آن مامان؟وقتی که یک فقیر آبرومند،به معنای واقعی کلمه،هر روز در خانه ات رفت و آمد دارد و بیشترین مسئولیتی که در قبال او حس می کنی پرداخت مزد او با اندکی غذای مانده و کرایه اتوبوسش است،وقتی پس از سال های سال وضع او همان است که همیشه بوده و وضع تو هر روز در حال صعود است،خوب است بدانی که به نسبت اوج گرفتن صعودت به سمت طلا،همزمان در حال اوج گرفتن صعودی اما این بار به سمت فنا.این خطابه بنده حقیری چون من خطاب به مادربزرگ گرام نیست،این تشر رسول الله است به امثال ایشان:"ثروتمندانی را که به فکر فقرا نیستند مسلمان نخوانید(نقل به مضمون)".به فکر فقرا بودن یعنی تا جایی که می توانی انفاق کنی و ببخشی،یعنی با مالت نقشی مفید در جامعه اسلامی ایفا کنی،یعنی در حد وسعت شکاف طبقاتی را کم کنی،نه اینکه از سر انگشت محبتت و برای منجمد نشدن وجدانت،از دریای ثروتت در حد جرعه ای در جامعه خرج کنی.

لطفا اجازه دهید راجع به دینداری خودمان بگویم!بانویی را در کوشکک می شناسم که در این شب های سرد وحشتناک،خانه اش گاز ندارد،اصلا آن محله از اساس گاز ندارد، اما همسایگان این بانو در عملی کاملا جهادی !غیر قانونی گاز را درون خانه هایشان کشیده اند تا در این شب ها از شدت سرما یخ نزنند،اما بانوی قصه ما،در جواب این سوال که چرا شما هم مانند دیگر همسایگان گاز غیر قانونی به خانه اتان نمیکشید گفت:"زندگی من نذر امام رضاست،حاضر نیستم حتی یک لحظه هم مال حرام توی خونم بیارم..."انصافا،خدا وکیلی بنده پر مدعا مسلمانم یا این بانوی به غایت بی ادعا؟او عمل می کند در راه مال حلال و شب تا به صبح می لرزد و من حرف می زنم و شب تا به صبح زیر هوای گرم شعار می دهم،مثل الان!

خنده های گرم و مهربان این بانو و آن مامان(مامان فریبا) را بر تمام وسعت خانه گرم و بی روح مادربزرگ ترجیح می دهم؛سفره گرم و رنگارنگ خانه مادر بزرگ و امثال او،ارزانی یک لحظه نفس کشیدن در هوای سرد خانه آن بانو باد؛صدای  ددگ ددگ ناشی از بر هم خوردن دندان های آن بانو از سرما،صد شرف دارد بر صدای سبحان سبحان مادربزرگ در جانماز نماز شب؛به خدا سوگند زیبایی را در لبخند پر محبت آن بانو دیدم،در همیشه به فکر همسایه بودن هایش دیدم،در آبرومندی در عین فقر،در مهربانی در عین زجر،در راستگویی اش زیر بار ظلم و بی کفایتی برخی مسئولین،به خدا من لذت را در آنجا،در آن خانه دیدم و چشیدم...چقدر زیاد با خویشان خونی ام غریبم و چه بسیار با خویشان ازلیم قریبم و نزدیک... اصلا جنس من از اینان است،من برائت می جویم از سبک زندگی مادربزرگ و امثال او...برائتی بزرگ وجانانه.

اللهم ما بنا من نعمت فمنک

 

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۲۲:۱۹
هادی مسعودی

در این یادداشت سعی دارم یکی از جملات جناب رئیس جمهور را مورد نقد و بررسی قرار دهم.آقای روحانی در برخی از سخنرانی های خود این جمله را به تعدد گفته اند که:"چرخ سانترفیوژ باید بچرخد،چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد."

1.با توجه به ادبیات این جمله،اینگونه متبادر می شود که جناب رئیس جمهور بین پیشرفت فناوری هسته ای و فعالیت های اتمی با معیشت مردم نوعی تضاد قائلند و گویا چرخیدن سانترفیوژها،چوبی لای چرخ معیشت مردم است.دو سوال پیرامون این جمله ایجاد می شود؛اول اینکه تحریم ها چند درصد در اختلال بر  وضع معیشت مردم و گرانی ها تاثیر داشته اند؟ و دوم اینکه آیا تحریم ها فقط به خاطر مسائل هسته ای است یا خیر؛یکی از دلایل چندگانه تحریم ها مسئله هسته ای است؟

جواب سوال اول را در صحبت های رئیس قوه مقننه آقای لاریجانی پی می جوییم: "میزان تأثیر تحریم‌ها در اقتصاد کشور ما بیشتر از 20 درصد نیست، 80 درصد مسائل و مشکلات اقتصادی ما مربوط به سیستم مدیریتی است و اتفاقاً موضوع اشتباهی که غربی‌ها تصور می‌کنند، این است که به خاطر تحریم‌ها توانستند اقتصاد ما را متلاطم کنند، ولی ما خودمان باید متوجه این موضوع باشیم."

آقای قدیری ابیانه در دانشگاه شیراز در این رابطه گفتند:"تنها 10 تا 15 درصد مشکلات اقتصادی ما تحریم هاست.اگر بیشتر اثر گذاشته از خود ماست؛ از خود تحریمی هاست، از تعطیلات زیاد، از تقلیل ساعت کار مفید کارمندان به 22 دقیقه، از ترجیح دادن جنس خارجی به داخلی است."

یحیی آل اسحاق، رئیس اتاق بازرگانی تهران و وزیر اسبق بازرگانی در دولت ششم، تاثیر تشدید تحریم ها را در گرانی های اخیر، حدود ۱۰ درصد می داند. وی معتقد است گرانی ها به عوامل دیگری مثل عرضه و تقاضا، بوروکراسی اداری، تشخیص مصادیق، ذخیره سازی ها، اولویت بندی ها و تدبیر امور در ارتباط است.

همچنین،شاهد این مدعا که تاثیر تحریم ها بر وضعیت معیشت مردم اندک بوده است،از بیانات امام خامنه ای و تاکید بسیار ایشان بر ساخت استحکام درون و اقتصاد مقاومتی قابل استنتاج است.

اما در جواب سوال دوم: متن کامل قانون اصلی تحریم ایران که در تاریخ 23 ژوئن 2010 توسط کنگره امریکا تصویب و به دولت آن ابلاغ گردیده در سایت رسمی کنگره امریکا قابل دسترس است. در صفحه 3 بند 1 از بخش 1 به صراحت دلایل اصلی تحریم‌ها را می‌خوانیم: علاوه بر مسأله هسته‌ای، توسعه موشک‌های بالستیک، حمایت از تروریسم بین‌المللی، تهدید متحدان امریکا علی الخصوص اسرائیل ذکر شده است. در بند 6 ام از همین بخش نیز موضوع نقض حقوق بشر به عنوان دلیل ذکر شده اس. به طور کلی جستجوی واژه nuclear در این متن دارای 34 نتیجه، واژه terror دارای 32 نتیجه و واژه human right دارای 14 نتیجه است که نشان دهنده کم‌تر نبودن وزن حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر نسبت به فعالیت‌های هسته‌ای در تصویب این قانون دارد.

2.موضوع دیگر آنکه،راه حل دکتر روحانی برای ترمیم اقتصاد کشور و ایجاد رفاه برای همه مردم چیست؟تاکنون که اینگونه به نظر می رسیده که راه حل شیخ حقوقدان ما،از جاده دیپلماسی می گذشته و تمام تلاش های تیم دولت در چند ماه اخیر،در راستای این فکر بوده که کلید حل مشکلات کشور در سیاست خارجه است.این مهم هم در گفتارهای این عزیزان مبرهن است و هم در رفتار آنها،خصوصا رفتارهای تیم مذاکره کننده در ژنو بر این مدعا صحه می گذارد،تقلاهای تیم دیپلماسی ایران برای بدست آوردن یک توافق بما هو توافق خود نمایانگر اتکای بیش از حد دولت یازدهم بر سیاست خارجه است،دقیقا خلاف تاکیدات شدید رهبری مبنی بر تکیه بر ساخت درون و مبارزه با مفاسد اقتصادی و تلاش برای تولید ملی و شکوفایی استعدادهای درونی.

بنده بر این اعتقاد هستم که اگر با مذاکرات تمامی تحریم ها هم برداشته شود اما مساله عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت جدی گرفته نشود و نصب العین دولتی ها قرار نگیرد،مشکلات اقتصادی نه تنها کمتر نشده که بیشتر هم خواهد شد و شکاف طبقاتی ذره ای کاهش نخواهد یافت؛خوب است در اینجا به صحبت وزیر اقتصاد دولت یازدهم اشاره ای کنم که می گویند:" تصور غلطی است که با برداشته شدن تحریم‌ها مشکلاتمان حل می‌شود؛ یک خیال باطل است مادامی که نتوانیم در داخل مشکلات را حل کنیم از مذاکرات سیاسی نباید انتظار داشته باشیم.حتی اگر تحریم‌ها برداشته شود و مذاکرات نیز انجام شود آسیب‌های درآمدی ناشی از سرازیر شدن درآمد نفتی به کشور مشکل‌ساز خواهد بود به همین دلیل باید به منابع داخلی متوسل شد."

3.سوال دیگری که پیرامون این جمله برای ما ایجاد می شود آن است که مگر دفاع از فناورری هسته ای،منافاتی با تامین معیشت مردم دارد؟تکنولوژی هسته ای عاملی بازدارنده در برابر زیاده خواهی های غرب،نماد قوت و پیشرفت ایران،مصونیت بخش دیگر مسائل مهم نظام و ماحصل سال ها تلاش دانشمندان و شهدای هسته ای ماست.مسئله هسته ای اصولا جدا از مردم تعریف نمی شود که جناب روحانی پرداختن به آن را مقارن با نپرداختن به وضع معیشت مردم عنوان می کنند.در مرتبه ای نازل تر،زندگی بسیاری از بیماران سرطانی ما وابسته به این تکنولوژی است،همچنین مسئله هسته ای،راهگشای ایران برای پیشرفت های علمی آتی در جهان و منطقه است.سعید جلیلی در این رابطه می گوید:" دفاع از مسئله هسته‌ای، دفاع از حق پیشرفت، رفاه، استقلال و خودکفایی ملت ایران است."برای ما واضح و روشن است  که مسئله هسته ای برای طرف های غربی بهانه ای بیش نیست و آنها به دنبال چیز دیگری هستند،پس اگر از این بهانه به خوبی حراست نکنیم،عملا راه را برای تعرض ها و تجاوزهای بعدی دشمنان در قلمروهای اصلی تر و مهم تر نظام  گشوده ایم.

اللهم ما بنا من نعمت فمنک...

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۸:۲۵
هادی مسعودی