۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

چندی پیش ظاهرا شهرداری طرحی دو فوریتی(اوراق مشارکت) را برای تصویب به صحن علنی شورا می آورد که لازم می دانیم پیرامون آن نکاتی را عرض کنیم:

1.تجربه نشان داده است که چون معمولا دغدغه مجموعه شهرداری،همان دغدغه مردم محروم و مستضعف جامع نیست،بلکه شاید اکثر دل نگرانی آنان جذب درآمد بیشتر برای ساخت تقاطع غیر همسطح و پل روگذر و زیرگذر بیشتر است،پس اساسا  نمی توان بین طرح دوفوریتی شهرداری و ضرورت و اضطرار واقعی کار،تناسبی منطقی و عقلانی برقرار کرد.شاید بین طرح دوفوریتی با جیب یک سرمایه گذار خصوصی رابطه ای مستقیم وجود داشته باشد،شاید هم بین طرح دوفوریتی با بی هدفی و ضعف کارشناسی آن طرح،ارتباطی برقرار باشد.لذا از اعضای محترم شورای شهر تقاضا داریم که حساسیت بیشتری نسبت به طرح های دوفوریتی شهرداری از خود نشان دهند،چرا که اصولا بین تصمیم در یک زمان کوتاه با خرابی و هدر رفت بیت المال در یک زمان بلند،رابطه ای عمیق و تاریخی!وجود دارد.

2.ماه ها  و سالهاست که سوالی ذهن ما را درگیر کرده است و متاسفانه تا هم اکنون جوابی منطقی از مسئولین شهری خویش نگرفته ایم و آن اینکه:تا کی قرار است اینگونه طرح های بی هدف و بدون هیچگونه استراتژی از پیش تعیین شده،توسط شهرداری پیشنهاد داده شود و سپس در اندک زمانی به تصویب شورای شهر برسد و کسی هم دم نزند(البته نمی توان از تلاش برخی از بلندگوهای شهرداری در شورای شهر چشم پوشی کرد).تا کی قرار است سیاست بی مبدا و بدون مقصد در این شهر به پیش برده شود؟بر چه اساسی مسئولین نابغه شهرداری به فکر ساخت 7 مجتمع تجاری در شیراز می افتند و بنا بر چه اصولی اعضای شورا آن را تصویب می کنند؟مسئولین شهرداری پاسخگو باشند که بر اساس چه تحقیقات عمیق و استراتژی برای ساخت مجتمع تجاری احساس تکلیف می کنند و آن را به صورت دو فوریت مطرح می کنند؟

3.مضاف بر مسائل طرح شده در بالا،موضوع بسیار مهمی که تحیر ما را به شدت برانگیخت،تجاری بودن هر هفت طرح پیشنهاد شده است.سوالی که برای ما پیش آمد این بود که آیا واقعا مسئولین شهری ما پس از گذشت چندین سال هنوز متوجه عواقب و ضررهای ساخت قارچ گونه مجتمع های تجاری و اثرات مخرب آن به لحاظ اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و امنیتی نشده اند؟اینکه هم اکنون تعداد مجنمع های تجاری در شیراز،6 برابر ظرفیت واقعی خویش می باشد،موضوعی بس ساده و قابل فهم است.اینکه حضور این مجتمع های تجاری در کنار آسیب های فرهنگی خود،مهم ترین عامل ایجاد ترافیک در شهر است،موضوع پیچیده ای است؟نسبت اینگونه طرح ها با شان سومین حرم اهل بیت بودن شیراز چیست؟تخصیص 124 میلیارد تومان برای ساخت یک مجتمع تجاری در بلوار رجایی(فرهنگ شهر)،چه توجیه فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی یا ترافیکی دارد؟مجوزهای تجاری انبوهی صادرمیشود.این مجموعه هاایجادترافیک می نمایند.سپس برای حل معضل ترافیک ایجادشده بایدپل ها و تقاطعات غیرهمسطح ساخته شود و سرانجام برای تامین بودجه این پروژه ها باید مجموعه های تجاری بیشتر و بازهم بیشتری احداث کرد واین دور باطل همچنان ادامه می یابد. برخی دانسته و برخی ندانسته تلاش دارند اینگونه وانمودکنند که راه حل اصلی ترافیک ساخت پل ها و تقاطع های آنچنانی است تا ازاین طریق ضرورت ساخت مجتمع های بزرگ تجاری رادرشهرجا بیندازند.درحالی که این مجتمع ها خود علت ترافیک اند ونه معلول آن.بحث اینجاست که مشکل ناشی از این طرح ها از درآمد آن بیشتر است.

4.موضوع دیگر آنکه،مگر شعار قریب به اتفاق مسئولین شهری ما،این نیست که کلید حل مشکلات شیراز در صنعتی شدن آن است؟مگر برای حل بزرگ ترین مشکل شهر که همان بیکاری است تنها راه حل ممکن،صنعتی شدن شهر نیست؟وقتی مجموعه شهرداری و شورای شهر راه کسب درآمد سرمایه گذار از راه تجاری سازی را هموار می کنند و از آن طرف کوچک ترین قدمی در راه آسان سازی پروژه های صنعتی بر نمی دارند(اگر در این راه سنگ اندازی نکنند)،چه توقع بیجایی است که ما منتظر صنعتی شدن شیراز باشیم.این یک اصل عقلائی است که آب به هر جا میرود که زمین شیب بیشتری داشته باشد،سرمایه گذار هم به سمت پروژه هایی گام بر می دارد که راه برای کسب درآمد و سوددهی او سهل تر باشد.در نتیجه تا تمهیداتی از جانب اعضای محترم شورای شهر برای دشوار سازی تجاری سازی و هموار سازی کارهای صنعتی انجام نگیرد،وضع به همین منوال است که متاسفانه امروز شاهد آن هستیم.
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۴۵
هادی مسعودی