۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

می دانید سخت ترین لحظه زندگی یک مسلمان چه زمانیست؟زمانیکه مالش را از دست بدهد یا مصیبتی بر او نازل شود؟شاید هم اگر خیلی دردمند و مخلص باشد سخت ترین لحظه زندگیش،روبرو شدن با یک خانم بدحجاب مانتو چسبان باشد؟خیر به نظر حقیر دشوارترین زمان زندگی یک مسلمان،وقتی است که با شکایت یک زن محروم،از مشکلات زندگیش مواجه شوی و نتوانی همان لحظه،در همان آن،برای او کاری کنی.آن موقع است که فقط باید سرت را به زیر بیندازی،به کفش های خاکی(ناشی از نبود آسفالت)آن زن عفیف بنگری،آب دهانت را به زور قورت داده،عرق شرمت را پاک کنی،از روی تاسف سری تکان بدهی و برای شادی دل آن بانو،نیمچه قولی بدهی...سخن توام با بغض آن بانو که می گفت:"من که اینجا آمده ام به خاطر این است که پول ندارم وگرنه چه کسی حاضر است در جایی که نه آب،نه برق درست،نه گاز و نه تلفن درست دارد زندگی کند؟(کوشکک)" سینه ام را سنگین کرد.می دانید غیر ممکن است که حکایت فروریختن عزت نفس عده ای از مردم مسلمان خداجو را به خاطر تحقیر یک مسئول بی کفایت،برای مطالبه حقشان از زبانشان بشنوی و پس از آن از مسلمانی خودت توبه نکنی.احساس تاسف و شرم می کنم بابت مسئولینی که در انقلابی مسئولیت گرفته اند که فلسفه اصلی اش رسیدگی به مستضعفین و برقراری عدالت است،اما کاملا نمک نشناسانه کمترین توجهی به محرومیت زدایی و عدل اسلامی ندارند.حضرت امیر (ع) خطاب به مالک می فرمایند:"کسی که به بندگان خدا ستم روا دارد،خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد شد."مسئولی که در نظام اسلامی با عیال الله اینگونه برخورد می کند،محکوم به مجازات است.چه کسی وظیفه پیگیری به انجام رساندن وعده های امام روح الله را بر عهده دارد؟می فرمایند:"من به کارمندان و کارگران و سایر طبقات مستضعف ان شاالله وعده می دهم که ایران برای شما کار درست می کند،اسلام برای شما کار درست می کند،اسلام زندگی شما را مرفه می کند،اسلام برای شما منزل درست می کند.اسلام آنقدری که در فکر مستمندان است در فکر دیگران نیست."اینکه پس از گذشت 34 سال از انقلاب،هنوز کسانی هستند که خانه ندارند،امنیت و آرامش برای زندگی ندارند،از اولیات زندگی محرومند،نشان از چند موضوع دارد:1.اسلام ناب به مردم عرضه نشده است(روحانیت)2.مسئولین با تفکر اسلام اصیل کم داشتیم و نتوانستیم تربیت کنیم.اینکه اکنون بسیاری از مدیران شهری ما در سطح کلان بر این باورند که هرکجا،هر مقدار عوارض می دهند به همان اندازه باید به آنان رسیدگی شود،نشان از بی اطلاعی مدیران ما از ابتدائیات اسلام است،فاجعه است.در حالی بسیاری از مدیران ما به این سبک مدیریتی معتقد هستند که هم اکنون این منش در نیویورک و فرانسه در حال اجراست؛روشی که نتیجه ای جز فقیر تر شدن هر روزه فقیران و ثرتمند شدن هرچه بیشتر اغنیا ندارد.اگر رهبری می فرمایند که مشروعیت ما و شما وابسته به برقراری عدالت است و هم چنین اگر ما بر این باوریم که انقلابمان ماهوا با دیگر انقلاب ها متفاوت است،رویکردش به سمت مستضعفین است،باید به فکر چاره برای این نوع منش و سبک مدیریتی باشیم و گرنه در طول زمان به قهقرا خواهیم رفت...حفظ جمهوری اسلامی با وصف اسلامی از اوجب واجبات است...

 

اللهم ما بنا من نعمت فمنک...


پی نوشت:

دوستان فعال فرهنگی،اگر در پیگیری مشکلات محرومین در شیراز و ایجاد یک موج مطالبه از مسئولین برای رسیدگی به آنان،مایل به همکاری هستند،برای دیدار حضوری و طرح مسائل جزئی،با گذاشتن پست و یا ایمیل خبر دهند.با تشکر


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۰۴:۱۳
هادی مسعودی