۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

محضر حضرت آیت الله ایمانی؛ نماینده محترم ولی فقیه در استان فارس

سلام علیکم؛

با آرزوی قبولی طاعات و عبادات حضرتعالی و تشکر بابت زحماتتان در شیراز؛ لازم می دانم نکاتی را پیرامون برخی قضایای رخ داده  در شیراز و مسائل دیگر  به سمع نظرتان برسانم؛ بدیهی است که این نامه از سر درد و دغدغه مواضع هیچ جریان و یا تشکل خاصی نبوده و تنها نظرات اینجانب می باشد.

1)نماز جمعه ظرفیت بسیار عظیمی است که اگر به درستی مورد استفاد قرار گیرد، می تواند هم موجب تسهیل ارتباط دو طرفه با مردم قرار گیرد، هم می تواند خلأ ناشی از کم کاری صدا و سیما جهت تبیین و تعمیق مبانی انقلاب اسلامی و تشریح عادلانه مسائل روز را جبران نماید و هم می تواند تبدیل به ملجأ و پناهگاه محرومین و مستضعفین شهر و استان قرار گیرد. انتظار از خطبه های نماز جمعه این است که از فرصت دور هم جمع شدن مردم نهایت استفاده را نموده و در بزنگاه ها که خطرهایی انقلاب اسلامی را تهدید می کند، به کمک آن بشتابد. اما آنچه که متاسفانه تا به حال از حضرتعالی دیده شده، طرح موضوعات کلی و یا بدیهی، سخنان صرفا تقویمی، مسائل کلیشه ای و در بهترین حالت تکرار سخنرانی های رهبری در تریبون نماز جمعه بوده است. ائمه جمعه باید از فرصت نماز دشمن شکن جمعه در راستای تشریح و تبیین مواضع رهبری استفاده نمایند نه آنکه صرفا سخنان معظم له را تکرار کرده و بگذرند. اصولا شأن ائمه جمعه این است که به مثابه بازوان رهبری عمل کرده و در مواقع حساس که شاید دست رهبری جهت طرح برخی مسائل بسته باشد، موضوعات را زودتر از ایشان مطرح نموده تا راه برای طرح مسائل توسط رهبری باز شود؛ اینگونه نباید باشد که ما همیشه منتظر رهبری بنشینیم تا ابتدا ایشان خط شکنی نموده و بعد ما پشت سر آن بزرگوار حرکت کنیم؛ نباید اینگونه باشد که ابتدا رهبری را به میدان فرستاده و زمانی که خط شکست و خطر رفع شد تازه ما احساس تکلیف کرده و پا به عرصه گذاریم.

امروز که مسائل مذاکرات هسته ای بسیار حساس و جدی شده و چند هفته آینده می تواند سرنوشت ده الی پانزده سال کشور را تعیین نماید، می طلبد که ائمه جمعه آستین ها را بالا زده و به کمک انقلاب بشتابند. اما متاسفانه آنچه که از مواضع جنابعالی مشاهده شده، موضع گیری صریح و جدی در این باره نبوده است. امروز ستون فقرات انقلاب اسلامی که همان مبارزه با استکبار است مورد خطر واقع شده و رهبری به تنهایی مقابل خودباختگی و نگاه به بیرون برخی مسئولین ما ایستاده اند، اما آنچه که از شما مشاهده شده، صرفا موضع گیری های تکراری و کلیشه ای و انذار وار بوده است و حضرتعالی در بهترین حالت به ترسیم خطوط قرمزی که توسط رهبری بارها و بارها مطرح شده است، اکتفا نموده اید.

رهبری معظم می فرمایند: « من نمی‌فهمم مذاکره در زیر شبح تهدید چه معنایی دارد؟ مذاکره کنیم زیر شبح تهدید! مثل اینکه یک شمشیری بالای سر [ما باشد]. ملت ایران این‌جوری نیست؛ ملت ایران مذاکره‌ی زیر سایه‌ی تهدید را برنمی‌تابد.»

سوال حقیر اینجاست که رهبری دیگر به چه زبانی باید بگویند که مذکرات بی نفع و پر ضرر باید متوقف شود؟ چرا هنوز اکثر ائمه جمعه در فضای 6 ماه پیش به سر می برند؟ آخر توافقی که دولت باید انجام دهد، بر اساس بیانیه لوزان می باشد؛ آیا درک این نکته که طبق بیانیه لوزان در بهترین حالت قرار است فقط 5 درصد تحریم ها آنهم پس از راستی آزمایی آژانس برداشته شود، سخت و پیچیده است؟ مگر رهبری بارها نفرمودند که من از همان ابتدا به مذاکرات خوشبین نبوده و نیستم؟(سخن پیرامون مسائل هسته ای و مذاکرات اخیر بسیار است که فرصتی مجرا می طلبد)

حضرت آیت الله؛

باور بفرمایید بیان واقعیات برای مردم دو قطبی نمودن جامعه نیست؛ اینکه مردم از واقعیت رخ داده در لوزان و ژنو باخبر شوند کافی است که خود تحلیل نموده و عمل کنند؛ مردم ما نیازی به ارائه تحلیل ندارند؛ 9 دی اثبات کرد که در بزنگاه ها عوام از خواص جلو افتاده و به داد انقلاب و اسلام خواهند رسید. مطمئن باشید نقد عملکرد دولت یازدهم در مذاکرات هسته ای، دقیقا همدلی را بدنبال داشته و هیچ با شعار سال در تضاد نیست.

2)سوال دیگری که برای نگارنده پیش آمده پیرامون محل زندگی حضرتعالی می باشد. طبق شنیده ها محل اسکان شما در مرتبه ای بالاتر از زندگی عادی و عمومی مردم می باشد. در این باره تنها به سخنان امام روح الله اکتفا نموده و تمایل دارم بدانم صحبت از کار فرهنگی و کاخ نشینی و یا سخنرانی پیرامون اقتصاد مقاومتی و تجمل گرایی، چه تناسبی با هم دارند؟ امیدوارم پاسخ قانع کننده ای در این باره داشته باشید: « اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید بدانید که دیر یا زود مطرود می شوید؛ برای اینکه مردم می گویند ببینید آن وقت نداشتند که مثل مردم زندگی می کردند، امروز که دارند و دستشان می رسد از مردم فاصله گرفتند. باید وضع مثل سابق باشد، باید طوری زندگی کنیم که نگویند طاغوتی هستیم. (صحیفه امام، ج 17، ص: 453)...مسئله ساده زیستی و زهدگرایی علما و روحانیت متعهد اسلام است که من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود می خواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زیّ روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و بر حذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست...» (صحیفه امام، ج 20، ص: 343).

3)چند وقت پیش، در شیراز قضایای حمله به آقای مطهری پیش آمد؛ سخنرانی و موضع گیری حضرتعالی در آن زمان می توانست بلاهت و حماقت آن عده معدود را جبران نموده و آبروی بر باد رفته جریان حزب الله را تا حدودی بازگرداند. اما متاسفانه آنچه که مشاهده شد آن بود که جنابعالی در سخنرانی خود با ذکر جملاتی از این دست که «هر که باد بکارد، طوفان برداشت می کند» عملا اعمال خلاف شرع و قانون آن عده معدود را ماستمالی و توجیه نموده و به اشتباه آنان دامن زدید. جهت اطلاع عرض می کنم که پس از مواضع حضرتعالی بود که آقای مطهری آن نامه گستاخانه را خدمتتان نگاشتند و بعد از آن نامه بود که قضیه بیخ پیدا کرد و کشوری شد و تا یک هفته تبدیل به سوژه انواع و اقسام روزنامه ها گردید. باور بفرمایید در نگاه رهبری بی قانونی توسط هر کسی و در هر زمانی، بی قانونی و خلاف عدالت است، چه آنکه قانون شکنی توسط جریان حزب الله از آن جهت که مزین به ظاهر اسلامی می باشند قبیح تر و مذموم تر است و اتفاقا باید با این افراد – چه آمرین آن و عاملین آن – محکم تر و جدی تر برخورد شود که متاسفانه اینگونه نشد و آمرین این حادثه در حاشیه امن خویش باقی ماندند؛ ریش و چفیه نباید مانعی برای حق گویی و اجرای عدالت شود.

4) امسال انتخابات مجلس در پیش است. حقیر نمی دانم حضرتعالی برای انتخابات آینده برنامه ای دارید و یا خیر اما نکته ای را لازم می دانم در این باره عرض کنم:

انتخابات شورای شهر دو سال پیش خاطره بدی را در ذهن ما متبادر می کند. برای انتخابات شورای شهر، جنابعالی جلساتی را در دفترتان ترتیب دادید و در آن از تمام گروه های صاحب ثروت و قدرت سیاسی در شهر دعوت به عمل آوردید. این جلسات با هدف این بود که انتخابات شورا جریان اصولگرا را شوکه نکند و با عقبه ای از پیش تعیین شده سراغ انتخابات شورای شهر بروند.

اولا آنکه زعم حقیر بر این است که اصولا این سنخ اعمال درخور شأن نماینده ولی فقیه در استان نمی باشد؛ رهبری مشخصا در این باره می فرمایند: « یکی از خطرهایی که انقلاب را تهدید میکند، همین است که مردم دچار دودستگی شوند و جناح‌بندی و صف‌آرایی و خط و خطوط بر آنها حاکم شود. اگر امام جمعه به زبان بگوید که من به جایی وابسته نیستم و جناحی را تقویت نمیکنم و حتّی این نکته را در نماز جمعه هم تأکید بکند، اما در واقع این‌گونه نباشد، مردم متوجه این دو موضع میشوند.»

ثانیا؛ موضوعی که از همان ابتدا اشتباه به نظر می رسید، نوع چینش افراد در این جلسات بود؛ گویی انتخابات شورا شرکت سهامی می باشد که از تمام گروه ها و جناح های به اصطلاح اصولگرا در آن باید جای داشته باشند، مشکل اینجا بود که اصولا معیاری برای انتخاب افراد در آن جلسات وجود نداشت و افراد صرفا به دلیل نفوذ و قدرت و ثروت خود در آن جلسات حضور داشتند و خبری از شایسته سالاری نبود.

حاج آقا ایمانی بزرگوار؛

بگذریم از این مسائل؛ با همه این اوصاف انتخابات به پایان رسید و 15 نفر از لیست جبهه متحد اصولگرایان به شورای شهر شیراز راه یافتند. اکنون عملکرد شورای شهر چهارم برای همگان واضح و مبرهن است؛ بررسی کارنامه شورای چهارم نیاز به مجالی دیگر دارد اما... کیست که امروز به ناکارآمدی شورای چهارم معترف نباشد؟ شورای چهارم همان ابتدا در انتخاب شهردار شیراز، اولین امتحان خود را پس داد و مردود شد؛ شورای چهارم در راستای رسیدگی به مستضعفین و محلات محروم چه عمل اثر بخشی انجام داده است؟ اصولا  برخی از اعضای شورای شهر بیشتر به فکر منافع مردم هستند و یا به فکر اتمام پروژه هایی هستند که با رانت اطلاعاتی عضویت در شورای شهر  کسب کرده اند؟ همین شورای شهر عوارض را سال گذشته افزایش داده و 2 الی 4 برابر کردند، که این امر مورد اعتراض برخی از اعضا واقع شد؛ همین شورای اصولگرا در قضایای برج های دوقلو با همراهی و همگامی استاندار محترم فارس، دانشجویان و معنرضین را به انواع و اقسام برچسب ها مزین نمودند و در اتحادی تاریخی(اتحاد چپ و راست که همیشه در تاریخ سابقه داشته است) مقابل منافع مردم شیراز ایستادند و مسائل بسیار دیگری که در این وجیزه نمی گنجد...

امیدوارم قضایای گذشته موجب عبرت واقع شود و دیگر به اسم و رسم و پست و مقام افراد، تکیه نشود بلکه توجه و تمرکز اصلی بر روی عملکرد افراد باشد و نه ظاهر آنان؛ برآیند عملکرد افراد اگر در راستای منافع مردم و انقلاب اسلامی باشد، قابل احترام است در غیر اینصورت افراد با هر ظاهر و منصبی قابل اعتنا و احترام نیستند.

5) نکته آخر آنکه:

در دیدار دانشجویی که چندی پیش خدمتتان رسیدیم به این نکته اشاره کردیم که لطفا تمهیداتی بیندیشید که ارتباط مردم با شما در کمترین زمان ممکن و راحت ترین حالت ممکن صورت پذیرد؛ اما خب طبق شواهد به هر دلیلی هنوز همان روال سابق برقرار است؛ من باب یادآوری عرض می کنم؛ ارتباط سهل و آسان با مردم فواید گوناگونی دارد که یکی از آن صرفا رسیدگی به حوائج و مشکلات مردم می باشد، سود دیگر آن برای جنابعالی می باشد چرا که ارتباط بسیار با مردم نگاه انسان به جامعه و مشکلات آن را عینی و ملموس مینماید و احتمال خطا را در موضع گیری ها کاهش می دهد. امروز در شیراز و استان فارس مستضعفین بسیاری وجود دارند که مورد ظلم عده ای سرمایه سالار صاحب نفوذ و قدرت واقع شده اند و این می طلبد که حضرتعالی جهت احقاق حقوق آنها ارتباط خویش را با ولی نعمتان خود افزایش داده و راه ارتباط دوطرفه را تسهیل نمایید. امام روح الله می فرمایند: « من گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد... چیزی که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند و نباید با تبلیغات دیگران، از میدان به در روند، حمایت از محرومین و پابرهنه هاست؛ چرا که هر کسی از آن عدول کند، از عدالت اجتماعی عدول کرده است. ما باید تحت هر شرایطی، خود را عهده دار این مسئولیت بزرگ بدانیم ودر تحقق آن، اگر کوتاهی بنماییم، خیانت به اسلام و مسلمین کرده ایم

امیدوارم تذکر های حقیر را به حساب علاقه به انقلاب و آرمان های آن بگذارید و از نقد های حقیر ناراحت نشوید؛ حقیر بر اساس وظیفه اسلامی امر به معروف و نهی از منکر زبان به نقد می گشایم و هدف، اعتلای هر روزه انقلاب اسلامی و برقراری عدالت اجتماعی روز به روز می باشد.

والسلام علیکم و رحمة الله

اللهم ما بنا من نعمت فمنک...

هادی مسعودی؛ دبیر سابق مجمع دانشجویان عدالتخواه شیراز و عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی

 

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۵۶
هادی مسعودی