لفظی که تحریف معنوی شد.
فکری
بین ارگان های بسیج و سپاه و ... وجود دارد که پس از گذشت چندین سال از بروز چنین
فکری،هنوز بین ارگان های نام برده داغ است و منشأ بسیاری از تصمیم ها و فرمان ها
شده است،در این مقاله سعی به بررسی این فکر و مضرات ان برای جامعه اسلامی و جایگاه
ولایت فقیه شده است....ادامه مطلب...
بر اساس یک سلسله مراتب،در بسیج های دانشجویی و شهری،چنین جا افتاده است که صحبت
و فرمان فرمانده،همان صحبت و فرمان ولی فقیه میباشد و تبعیت نکردن از امر فرمانده،تبعیت
نکردن از ولی فقیه است که این عصیان منجر به ضد ولایت شدن ان شخص می شود.
ابتدا یک سوال:آیا ما بدون هیچ شرطی موظف به اطاعت از ولی فقیه هستیم،یا برای اطاعت
از ایشان هم ما شروطی داریم؟
ما بر اساس موازین دین اسلام،ولایت فقیه را ادامه امامت می دانیم و تا موقعی از ولی
فقیه اطاعت می کنیم که دستورات ایشان در راستای اهداف انقلاب اسلامی و موازین اسلام
باشد.
همانطور که وقتی امیر المومنین مالک را برای فرمانروایی مصر می فرستند،در معرفی اش
به مردم،پس از شمردن چند صفت از او،می فرمایند:فاسمعوا له و اطیعوا امره فیما طابق
الحق1،یعنی حرف های مالک را هم چشم بسته قبول نکنید،در آن جایی که مطابق حق
است قبول کنید.
با این اوصاف،ما که تبعیت از ولی فقیه را مشروط میدانیم،آیا قابل قبول است برای کسی
که فرضا با چندین واسطه به ولی فقیه وصل میشود،شرطی قائل نباشیم و تمامی دستورات
او را واجب الاطاعه بدانیم؟
این فکر چندین زیان و نقص دارد که به دو مورد آن میپردازم:
1.اینکه همیشه به مردم تلقین شود که امر فرمانده همان امر آقا است پس در جایی هم که
فرمانده اشتباه یا ظلم کند،از دید عوام این ظلم به ولی فقیه هم نسبت داده میشود!و
به نظر شما این فکر چقدر میتواند به جایگاه ولایت لطمه بزند و عوام را نسبت به شخص
ولی فقیه بدبین کند؟
مگر فرماندهان پایگاه و حوزه و ناحیه و... معصوم می باشند؟
2.بستر برای آن دسته از فرماندهان بی تقوا باز می شود تا راحت از مقام ولایت مایه گذاشته،جدا
از اینکه شأن ولایت را پایین آورده،از بیت المال و نیروی جوان و... سوء استفاده
کرده،موجبات بد بینی مردم به نظام را فراهم کنند.چه آسیبی از این بالاتر که به اسم
نظام بر نظام ضربه وارد شود؟
اساسا کلمه سلسله مراتب که در کلام حضرت آقا هم دیده میشود2،به گفته خود معظم له یک
لفظ نظامی است،اینکه بر اساس سلسله مراتب قوانین و دستورات به مقام پایین تر ارجاع
داده شود و موجب نظم و انضباط شود،بسیار لازم و واجب است و حضرت آقا هم روی ان
تأکید دارند،اما محل بحث حقیر در این است که ما بیاییم از این لفظ نظامی استفاده
معنوی ببریم و تبعیت پذیری از مقامات نظامی را که از تعهد ناشی میشود به ولایت
مداری اطلاق کنیم،در واقع از کلمه ولایت،که یک لفظ مقدس است،سوء استفاده کنیم.
چرا ما همیشه دوست داریم از اسم و جایگاه ولایت مایه بگذاریم برای رسیدن به اهداف خود؟در
صورتیکه کاملا باید بر عکس باشد،ما باید فدایی و جلوتر از رهبری در عمل باشیم(البته
در فکر و ایدئولوژی باید عقب تر از ولی باشیم).
اگر می خواهیم وجوب تبعیت از دستورات طبق ضوابط فرمانده را اثبات کنیم،به جای استعمال
کلمه ولایت از کلمه تعهد استفاده کنیم.وفای به عهد در دین ما شدیدا تاکید شده تا
جایی که شکستن عهد و پیمان جزء گناهان کبیره است.
و برای مجاب کردن نیرو ها به قصد تبعیت،به آنان گفته شود که اگر از دستور مطابق
حق فرمانده ات اطاعت نکردی دچار گناه کبیره شده ای،دیگر مایه گذاشتن از اسم و شأن
ولایت لازم نیست.
در آخر از تمام دوستان خواهش میکنم که تا می توانند در راستای ریشه کن کردن این
فکر مرتجعانه و جاهلانه تلاش کنند.
اللهم ما بنا من نعمت فمنک...
1.نامه 38 نهج البلاغه
2.سخنان مقام معظم رهبری به هنگام ابلاغ آیین نامه انضباطی به نیروهای مسلح
پ.ن:آینده این انقلاب آن وقت محفوظ است و این انقلاب آن وقت تداوم پیدا خواهد کرد که مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه دهد و الا اگر عدالت فراموش شود انقلاب شکست میخورد،چون اصلا ماهیت این انقلاب،ماهیت عدالت خواهانه است.شهید مطهری.
مطلبت خوب ، بجا و دقیق بود.
هیچ حرفی درباره مطلب نیست؛ و کامل قبول دارم اما چند مسئله!
اگر مثلا نماینده مستقیم ولی فقیه در استان علمی یا اقدامی کرد که به نظرمن خلاف مسیر ولی فقیه بود؛ چه کسی و یا چه جایی مسئول تعیین این اقدام خلاف است؟چه کسی مشخص میکند او کاری خلاف رهبری انجام داده؟من؟
اما فقط یک نکته همانطور که در زیارت جامعه کبیره امده "ملازم بک" یعنی در کنار و پا به پای رهبری بودن. ملازم ولی بودن.
اما اینکه در میدان مبارزه ما براساس فرمایشات ولی باید بزنیم به خط کاملا درسته.
اما درعقیده عقب تر از ولی بودن را متوجه نمیشوم؟ باید گوشمان به دهان ولی باشد.
یاحق