یکی از چالش هایی که امروز پس از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب با آن مواجهیم،تعریفی صحیح و یکسان از "اسلام ناب"است.در حال حاضر در شرایطی به سر می بریم که افراد متعددی وجود دارند که چون در این نظام مسئولیتی را به عهده گرفته و یا عمامه ای را بر سر نهاده اند،به خود اجازه می دهند که تعاریف مستقل از اسلام ارائه دهند و بر مبنای همان تعریف هم عمل کنند.برای اینکه ببینیم که تا به حال واقعا چه مقدار "اسلام ناب"برگرفته از قرآن و کلام معصومین و پیشوایانمان،در جمهوری اسلامی بر ما عرضه شده است،در ذیل اجمالا به بررسی اسلام ناب در قرآن و کلام و سیره ائمه و بزرگانمان می پردازم و قضاوت در این بابت را که متفکرین و علما و روشنفکران جامعه،چقدر به وظایف خویش عمل کرده اند را به عهده خواننده محترم می گذارم:
اسلام ناب و قرآن
در سوره ماعون داریم:
1.آیا دیدی کسی را که منکر قیامت است؟ __ 2.منکر قیامت کسی است که از کنار یتیم و انسان بی پناه بدون دغدغه عبور کند __3.و در برابر گرسنگی گرسنگان فریاد نزند و دیگران را ترغیب نکند(یحض یعنی ترغیب کردن دیگران) __ 4.با این حال تظاهر به ایمان می کند و نماز می گزارد.پس وای بر این نمازگزاران __ 5.که از نمازشان غافلند و بدان اهتمام نمی ورزند __6.همانان که در عبادت هایشان ریا می کنند __ 7.و از ماعون منع می نمایند(ماعون یعنی انفاق و کمک به محرومین و مبارزه با فاصله طبقاتی)
با کمی دقت متوجه می شویم که خداوند بی توجهی به محرومین و یتیمان و فریاد نزدن در برابر گرسنگی گرسنگان را مقارن با انکار قیامت و تکذیب دین می داند.
اسلام ناب و امام رضا(ع):
در پیام ایشان به مامون داریم:
جزء اسلام ناب است ،برائت از ناکثین و قاسطین و مارقین(نگارنده:قاسطین یعنی کسانی که مقابل عدالت می ایستند،مارقین یعنی کسانی که تا سر حد منفعتشان با اسلام هستند و ناکثین یعنی کسانی که برداشتشان از دین سطحی و قشری است)،جزء اسلام ناب اظهار بیزاری از کسانی است که انسان های صالح را تبعید و مطرود می کنند و افراد نالایق و فاسق را بر جامعه حاکم می کنند و بیزاری از کسانی که باعث شوند در جامعه دینی ثروت و سرمایه فقط دست سرمایه دارها بماند.جزء اسلام ناب است اغلام بیزاری از کسانی که به افراد سفیه و نادان مسئولیت بدهند و اعلام بیزاری از کسانی که استئثار(ویژه طلبی،رانت خواری) می کنند و اهل استفاده شخصی از اموال عمومی هستند.جزء اسلام ناب است اعلام بیزاری از خط ابوموسی اشعری و کسانی که راه او را می روند و خط ابوموسی اشعری سگ های اهل آتشند.و هم چنین اجتناب از کبائر و گناهان بزرگ جزء اسلام ناب است.
اسلام ناب و امام زمان(عج):
حضرت علی(ع) فرمودند:
مهدی از اصحاب خود تعهد می گیرد که در حین قیام جهانی به کسی دشنام ندهند،حریمی را هتک نکنند،بی اجازه به خانه ای هجوم نبرند،کسی را به نا حق نزنند،طلا و نقره برای خود گنج نکنند،مال یتیم تخورند،لباس اشرافی نپوشند،کمربند زرین نبندند،در معاش و زندگی خصوصی خود به اندک بسنده کنند،صورت بر زمین بمالند و تا می توانند در راه خدا جهاد و تلاش کنند...
اسلام ناب و پیامبر اکرم(ص):
در آخرین سخنرانی اشان در مدینه فرمودند:
والی پس از خودم را وصیت می کنم که خدا را به یاد داشته باشد،بر اساس رحمت و مهربانی حکومت کند،به طبقات ضعیف با چشم رحمت و محبت نگاه کند،نگذارد مردم فقیر شوند تا کافر شوند،در حکومت را به روی توده های مردم نبندد تا قوی ها،ضعیف ها را پشت درب های بسته ببلعند...
اسلام ناب و امام خمینی(ره):
شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایهداری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایی کردند. شما باید نشان دهید که در جمود حوزههای علمیۀ آن زمان که هر حرکتی را متهم به حرکت مارکسیستی و یاحرکت انگلیسی میکردند، تنی چند از عالمان دین باور دست در دست مردم کوچه و بازار، مردم فقیر و زجر کشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند.(1)
تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهندۀ اسلام ناب محمدی ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ اسلام ائمۀ هدی ـ علیهم السلام ـ اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم آور محرومیتها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبندۀ سرمایهداری مدرن و کمونیسم خونآشام و نابود کنندۀ اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایی» باشد.(2)
اسلام ناب و امام خامنه ای(روحی له الفدا)
اسلام ناب محمّدى، اسلام عدل و قسط است؛ اسلام عزت و اسلام حمایت از ضعفا و پابرهنگان و محرومان است؛ اسلام دفاع از حقوق مظلومان و مستضعفان است؛ اسلام جهاد با دشمنان و سازشناپذیرى با زورگویان و فتنهگران است؛ اسلام اخلاق و فضیلت و معنویت است.
اسلام امریکایى، چیزى به نام اسلام است که در خدمت منافع قدرتهاى استکبارى و توجیهکنندهى اعمال آنهاست؛ بهانهاى براى انزواى اهل دین و نپرداختن آنان به امور مسلمین و سرنوشت ملتهاى مسلمان است؛ وسیلهاى براى جدا کردن بخش عظیمى از احکام اجتماعى و سیاسى اسلام از مجموعهى دین و منحصر کردن دین به مسجد است (و مسجد نه به عنوان پایگاهى براى رتق و فتق امور مسلمین - چنانکه در صدر اسلام بوده است - بلکه به عنوان گوشهاى براى جدا شدن از زندگى و جدا کردن دنیا و آخرت).
اسلام امریکایى، اسلام انسانهاى بىدرد و بىسوزى است که جز به خود و به رفاه حیوانى خود نمىاندیشند؛ خدا و دین را همچون سرمایهى تجار، وسیلهاى براى زراندوزى یا قدرتطلبى مىدانند و همهى آیات و روایاتى را که برخلاف میل و منفعتشان باشد، بىمحابا به زاویهى فراموشى مىافکنند و یا وقیحانه تأویل مىکنند. اسلام امریکایى، اسلام سلاطین و رؤسایى است که منافع ملتهاى محروم و مظلوم خود را در آستانهى آلههى امریکایى و اروپایى قربان مىکنند و در مقابل، به حمایت آنان براى ادامهى حکومت و قدرت ننگین خود چشم مىدوزند؛ اسلام سرمایهدارانى است که براى تأمین سود خود، پا بر همهى فضیلتها و ارزشها مىکوبند.آرى، این اسلام امریکایى است که مردم را به دورى از سیاست و فهم و بحث و عمل سیاسى مىخواند؛ ولى اسلام ناب محمّدى، سیاست را بخشى از دین و غیرقابل جدایى از آن مىداند و همهى مسلمین را به درک و عمل سیاسى دعوت مىکند؛ و این چیزى است که ملتهاى مسلمان باید همواره از امام فقید خود و زبان گویاى اسلام به یاد داشته باشند.(3)
(1):جلد 21 صحیفه نور
(2):جلد 21 صحیفه نور
(3):پیام به کنگره عظیم حج
اللهم ما بنا من نعمت فمنک...
پی نوشت:
این نبش قبر، عقده ی دیرینه ی شماست
این ها
گواهِ جنگ علیه خودِ خداست
وهاّبیان
پست! چرا بس نمی کنید
اندازه ی
خصومت یک قوم تا کجاست؟
گیرم که
نبش قبر کنیدش، چه فایده؟
دیگر
مزارِ ابن عدی در قلوب ماست
...
"یک
عده آمدند پی نبش قبر"، آه
این
حرفها چقدر برای من آشناست
تاریخ
چند صفحه ورق خورد تا رسید
آنجا که
دور قبر غریبی سر و صداست
...
تا نبش
قبر فاطمه راهی نداشتند
دیدند
ذوالفقار به دستان مرتضاست
ذهنم
دوباره رفت به جایی شبیه این
حرف
مدینه نیست دگر، حرف کربلاست
ده نیزه
دار دور و برِ قبر کوچکی
حلقه
زدند... لشگر دشمن چه بی حیاست
حالا
رباب مانده و یک شیرخواره که
مثل سرِ
حسین، سرش روی نیزه هاست..