آرمان خواهی

يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۱، ۰۷:۰۲ ب.ظ

عدالت خواهی و اتحاد

واژه ای است که در کلام و بیانات امام خامنه ای،امام خمینی،آیات قرآن و احادیث بسیار به چشم می خورد،شدیدا بر روی آن تاکید می شود،آنرا شرط پیروزی بر دشمنان می دانند و همیشه سعی در ترویج و تبیین این مقوله دارند و آن کلمه،اتحاد و وحدت و پرهیز از تفرقه است.

وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ
از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با یکدیگر به نزاع بر مخیزید که ، ناتوان شوید و مهابت و قوت شما برود صبر پیشه گیرید که خدا همراه صابران است.(1)

هم چنین امیرالمومنین در مورد علل شکست کوفیان از لشکر شام می فرمایند:...سوگند به خدا می دانستم که مردم شام به زودی بر شما غلبه خواهند کرد.زیرا آنها در یاری کردن باطل خود،وحدت دارند،و شما در دفاع از حق متفرقید!شما امام خود را در حق نا فرمانی کرده و انها امام خود را در باطل فرمانبردارند!....(2)


ایضا امام خامنه ای که همیشه روی مسئله وحدت پافشاری کرده اند می فر مایند:
"
من گمان نمی‏کنم در طول ده سال گذشته که امام عزیزمان (ره) این همه بیانات حکمت‏ آمیز ایراد کردند، چیزى را به اندازه‏ «وحدت‏» مورد تأکید قرار داده باشند. یکى از دو یا سه موضوعى که ایشان بیشترین تأکید را می‏کردند، همین مسأله وحدت‏ دلها و وحدت‏ زبانها و وحدت‏ راه‏ها و همدستى و همگامى و همدلى بوده است. ما این مقوله را به منظور حفظ حرمت امام (ره) و تعظیم به روح او پاس بداریم و به عنوان یک هدف قطعى تلقى کنیم و با هر قیمتى درصدد تأمین آن باشیم."(3)

پر واضح است که مقصود نویسنده از این متن،اثبات ضرورت اتحاد نیست که لزوم آن با توجه به این همه تاکیدات بدیهی است،هدف اصلی پاسخ به یک سوال است و آن اینکه چرا با این همه تاکید و توصیه،گروه ها و احزاب و شاید دل ها با هم متحد نیستند؟
محتمل این نکته مشهود است که منظور نگارنده از اتحاد احزاب و گروه ها،یکی شدن و در هم تنیده شدن انها نیست،چرا که دغدغه حضرت آقا هم این موضوع نیست.(4)

از دید استاد مطهری،عامل بیدار کردن وجدان عمومی و احساس ملیت،
درد و طلب مشترک است،یعنی وقتی ملتی دچار یک درد مشترک شود،ارمان هایش مشترک شده و بدنبال همان است که حرکت و مبارزه و متحمل رنج و دردها شدن بوجود می آید.
از منظر آن شهید،وقتی که درد و طلب های مشترک را بررسی کنیم،به یک عامل مشترک بین این طلب ها می رسیم که همان عامل اتحاد است:"عامل مشترک در همه دردها و آرمان های ملی که موجد ملت های جهان شده،احساس و اراده نفی ظلم و طلب عدالت است.

ایشان در اینجا در کنار درد و طلب مشترک،مقوله ای به نام
داعیه معرفی می کنند و انرا وجه تمایز ملت ها و نهضت ها قرار میدهند.
داعیه همان خواسته و مطالبه نهضتها و جنبش ها است.در بند بالا گفتیم که عامل مشترک،اراده نفی ظلم و طلب عدالت است،که در این عامل،داعیه،همان طلب عدالت می باشد.

اینکه گفتیم داعیه وجه تمایز نهضت هاست بدین دلیل است که اگر نهضتی بر اساس یک درد مشترک،قیام،و بدنبال آن مبارزه کند،در صورتی می توانیم بگوئیم که این قیام و مبارزه مقدس است،که داعیه آن جز حقیقت پرستی و عدالت خواهی نباشد،اما اگر داعیه،حالت انتقام جویی،خودستایی،آرزوی حکومت و طلب قدرت به خود گرفت،خود مقدمه چین و پایه ظلم و ستم دیگری می شود.(5)

حال محل بحث اینجاست:آیا تمام گروه ها و احزاب و جنبش ها،این درد مشترک را احساس کرده اند؟آیا اینان این درد ناشی از ظلم به مظلومین و مستضعفین و زیر پا له شدن ارزش ها و احکام اسلام را درک میکنند یا مشغول چانه زنی برای تصاحب قدرت هستند؟

هم چنین اگر همگی این درد مشترک را درک می کنند ،داعیه عدالت و آزادگی دارند؟
شاید بسیاری از گروه ها و احزاب در کشور،چه دانشجویی و غیر دانشجویی،تبدیل به ابزار هژمونیک یا استیلای فرهنگی اصحاب قدرت شده و از رسالت اصلی خود که همان عدالت طلبی و عدالت گستری است غافل شده اند؟

از دید دکتر افروغ یک نمونه جنبش دانشجویی که دچار این آسیب شد و با جذب در بدنه دولتی،از رسالت اصلی خود غافل شد،جنبش دانشجویی 13 ابان است:
"
این جنبش که در آن مقطع،خارج از عرصه رسمی قدرت و در ادامه تفکر و ایدئولوژی اسلامی تعریف شد،توانست با اقدام انقلابی خود،جلوی انحراف دولت مردان را بگیرد و بار دیگر قطار نظام جمهوری اسلامی را بر ریل انقلاب اسلامی قرار دهد.بزرگ ترین آسیبی که متوجه این جنبش دانشجویی گردید،وصل شدن به گرو های سیاسی و جذب در بدنه قدرت دولتی و مبدل شدن به ابزار هژمونی دولت مستقر،قطع نظر از ارمان خواهی های انقلابی بود.(6)

با توجه به این موضوعات،به نظر حقیر،برای حل مشکل نبود اتحاد،3 کار باید انجام گیرد:
1.باید تمامی گروه ها و احزاب و تشکل ها و جنبش ها،خود را با داعیه اصلی انقلاب اسلامی،که همان عدالت خواهی و آرمانگرایی است تطبیق دهند و برای تحقق ان در جامعه تلاش کنند.

2.باید مسائلی که مانع از فهم دردهای مشترک،از قبیل ظلم به مستضعفین،پایمال شدن حقوقشان و اجرا نشدن احکام اسلامی و ... می شوند را بزداییم و از سر راه برداریم،اگر بخواهیم به این دردها اشاره کنیم،می توانیم هوای نفس،مقام پرستی،پول پرستی،غفلت،جهل،تحجر و ... را نام ببریم.

3.جنبش های دانشجویی باید هوشیارانه،با حفظ استقلال فکری خود،مراقب باشند بازیچه دست اصحاب قدرت و ثروت نشوند و خود را در دام بازی های سیاسی و حزبی،که حضرت آقا به شدت از خطر این آسیب بر حذر می دارند(7)،نیندازند،که اگر به این مسئله دچار شوند باید با استقلال فکری و روحیه نقادانه،خداحافظی کنند.

منابع در ادامه مطلب...

اللهم ما بنا من نعمة فمنک...


پی نوشت:دوستان لطف کنند بعد از خوندن متن پاسخ خودشون را به این سوال که چرا اتحاد نداریم،از دید خودشون بگن.ممنون

1.آیه 46 سوره انفال

.2
خطبه 25 نهج البلاغه

.3
سخنرانی در مراسم بیعت حجت السلام رفسنجانی 1368

.4
بیانات در دیدار تشکل های دانشجویی 75/9/15

.5
قسمت پیش گفتار،خدمات متقابل اسلام و ایران

.6
مناقشه حق و مصلحت و بن بست جنبش دانشجویی،صفحه 103

.7
بیانات در دیدار از دانشگاه صنتی شریف 78/9/1

 



نوشته شده توسط هادی مسعودی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

عدالت خواهی و اتحاد

يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۱، ۰۷:۰۲ ب.ظ

واژه ای است که در کلام و بیانات امام خامنه ای،امام خمینی،آیات قرآن و احادیث بسیار به چشم می خورد،شدیدا بر روی آن تاکید می شود،آنرا شرط پیروزی بر دشمنان می دانند و همیشه سعی در ترویج و تبیین این مقوله دارند و آن کلمه،اتحاد و وحدت و پرهیز از تفرقه است.

وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ
از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با یکدیگر به نزاع بر مخیزید که ، ناتوان شوید و مهابت و قوت شما برود صبر پیشه گیرید که خدا همراه صابران است.(1)

هم چنین امیرالمومنین در مورد علل شکست کوفیان از لشکر شام می فرمایند:...سوگند به خدا می دانستم که مردم شام به زودی بر شما غلبه خواهند کرد.زیرا آنها در یاری کردن باطل خود،وحدت دارند،و شما در دفاع از حق متفرقید!شما امام خود را در حق نا فرمانی کرده و انها امام خود را در باطل فرمانبردارند!....(2)


ایضا امام خامنه ای که همیشه روی مسئله وحدت پافشاری کرده اند می فر مایند:
"
من گمان نمی‏کنم در طول ده سال گذشته که امام عزیزمان (ره) این همه بیانات حکمت‏ آمیز ایراد کردند، چیزى را به اندازه‏ «وحدت‏» مورد تأکید قرار داده باشند. یکى از دو یا سه موضوعى که ایشان بیشترین تأکید را می‏کردند، همین مسأله وحدت‏ دلها و وحدت‏ زبانها و وحدت‏ راه‏ها و همدستى و همگامى و همدلى بوده است. ما این مقوله را به منظور حفظ حرمت امام (ره) و تعظیم به روح او پاس بداریم و به عنوان یک هدف قطعى تلقى کنیم و با هر قیمتى درصدد تأمین آن باشیم."(3)

پر واضح است که مقصود نویسنده از این متن،اثبات ضرورت اتحاد نیست که لزوم آن با توجه به این همه تاکیدات بدیهی است،هدف اصلی پاسخ به یک سوال است و آن اینکه چرا با این همه تاکید و توصیه،گروه ها و احزاب و شاید دل ها با هم متحد نیستند؟
محتمل این نکته مشهود است که منظور نگارنده از اتحاد احزاب و گروه ها،یکی شدن و در هم تنیده شدن انها نیست،چرا که دغدغه حضرت آقا هم این موضوع نیست.(4)

از دید استاد مطهری،عامل بیدار کردن وجدان عمومی و احساس ملیت،
درد و طلب مشترک است،یعنی وقتی ملتی دچار یک درد مشترک شود،ارمان هایش مشترک شده و بدنبال همان است که حرکت و مبارزه و متحمل رنج و دردها شدن بوجود می آید.
از منظر آن شهید،وقتی که درد و طلب های مشترک را بررسی کنیم،به یک عامل مشترک بین این طلب ها می رسیم که همان عامل اتحاد است:"عامل مشترک در همه دردها و آرمان های ملی که موجد ملت های جهان شده،احساس و اراده نفی ظلم و طلب عدالت است.

ایشان در اینجا در کنار درد و طلب مشترک،مقوله ای به نام
داعیه معرفی می کنند و انرا وجه تمایز ملت ها و نهضت ها قرار میدهند.
داعیه همان خواسته و مطالبه نهضتها و جنبش ها است.در بند بالا گفتیم که عامل مشترک،اراده نفی ظلم و طلب عدالت است،که در این عامل،داعیه،همان طلب عدالت می باشد.

اینکه گفتیم داعیه وجه تمایز نهضت هاست بدین دلیل است که اگر نهضتی بر اساس یک درد مشترک،قیام،و بدنبال آن مبارزه کند،در صورتی می توانیم بگوئیم که این قیام و مبارزه مقدس است،که داعیه آن جز حقیقت پرستی و عدالت خواهی نباشد،اما اگر داعیه،حالت انتقام جویی،خودستایی،آرزوی حکومت و طلب قدرت به خود گرفت،خود مقدمه چین و پایه ظلم و ستم دیگری می شود.(5)

حال محل بحث اینجاست:آیا تمام گروه ها و احزاب و جنبش ها،این درد مشترک را احساس کرده اند؟آیا اینان این درد ناشی از ظلم به مظلومین و مستضعفین و زیر پا له شدن ارزش ها و احکام اسلام را درک میکنند یا مشغول چانه زنی برای تصاحب قدرت هستند؟

هم چنین اگر همگی این درد مشترک را درک می کنند ،داعیه عدالت و آزادگی دارند؟
شاید بسیاری از گروه ها و احزاب در کشور،چه دانشجویی و غیر دانشجویی،تبدیل به ابزار هژمونیک یا استیلای فرهنگی اصحاب قدرت شده و از رسالت اصلی خود که همان عدالت طلبی و عدالت گستری است غافل شده اند؟

از دید دکتر افروغ یک نمونه جنبش دانشجویی که دچار این آسیب شد و با جذب در بدنه دولتی،از رسالت اصلی خود غافل شد،جنبش دانشجویی 13 ابان است:
"
این جنبش که در آن مقطع،خارج از عرصه رسمی قدرت و در ادامه تفکر و ایدئولوژی اسلامی تعریف شد،توانست با اقدام انقلابی خود،جلوی انحراف دولت مردان را بگیرد و بار دیگر قطار نظام جمهوری اسلامی را بر ریل انقلاب اسلامی قرار دهد.بزرگ ترین آسیبی که متوجه این جنبش دانشجویی گردید،وصل شدن به گرو های سیاسی و جذب در بدنه قدرت دولتی و مبدل شدن به ابزار هژمونی دولت مستقر،قطع نظر از ارمان خواهی های انقلابی بود.(6)

با توجه به این موضوعات،به نظر حقیر،برای حل مشکل نبود اتحاد،3 کار باید انجام گیرد:
1.باید تمامی گروه ها و احزاب و تشکل ها و جنبش ها،خود را با داعیه اصلی انقلاب اسلامی،که همان عدالت خواهی و آرمانگرایی است تطبیق دهند و برای تحقق ان در جامعه تلاش کنند.

2.باید مسائلی که مانع از فهم دردهای مشترک،از قبیل ظلم به مستضعفین،پایمال شدن حقوقشان و اجرا نشدن احکام اسلامی و ... می شوند را بزداییم و از سر راه برداریم،اگر بخواهیم به این دردها اشاره کنیم،می توانیم هوای نفس،مقام پرستی،پول پرستی،غفلت،جهل،تحجر و ... را نام ببریم.

3.جنبش های دانشجویی باید هوشیارانه،با حفظ استقلال فکری خود،مراقب باشند بازیچه دست اصحاب قدرت و ثروت نشوند و خود را در دام بازی های سیاسی و حزبی،که حضرت آقا به شدت از خطر این آسیب بر حذر می دارند(7)،نیندازند،که اگر به این مسئله دچار شوند باید با استقلال فکری و روحیه نقادانه،خداحافظی کنند.

منابع در ادامه مطلب...

اللهم ما بنا من نعمة فمنک...


پی نوشت:دوستان لطف کنند بعد از خوندن متن پاسخ خودشون را به این سوال که چرا اتحاد نداریم،از دید خودشون بگن.ممنون

1.آیه 46 سوره انفال

.2
خطبه 25 نهج البلاغه

.3
سخنرانی در مراسم بیعت حجت السلام رفسنجانی 1368

.4
بیانات در دیدار تشکل های دانشجویی 75/9/15

.5
قسمت پیش گفتار،خدمات متقابل اسلام و ایران

.6
مناقشه حق و مصلحت و بن بست جنبش دانشجویی،صفحه 103

.7
بیانات در دیدار از دانشگاه صنتی شریف 78/9/1

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۶/۱۹
هادی مسعودی

نظرات  (۱۲)

۱۹ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۳۶ سجاد علی پور
اا سلام برادر
جزاک الله , اتحاد
اا راهکار های دیگری هم هست ترجیح می دم حضوری صحبت کنیم
۱۹ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۳۰ محمد سحن زاده
سلام. خدا قوت !! بعد مفصل تر سر می زنم .
متن پر مغزی بود
دمت گرم.
سلام علیکم
خیلی هم خوب بود راستش آدم به وبلاگ بعضی دوستان که سر میزنه جر و دعوای تو کامنتا رو میبینه تنش میلرزه و به ضرورت اتحاد ایمان کامل میاره ...
اما سوالی که خوب هم بهش جواب دادی اینه اتحاد با کی بر سر چی ؟ محل اختلاف اینجاست و بهتر بگم محل انتخاب اینجاست
برادر هادی من فکر میکنم اکثر ماها راهمون رو انتخاب کردیم البته امکان بازگشت ازش هست اما خیلی کمه شاید انگشت شمار ..
حالا چقدرمون از سر عقلانیت بوده چقدرمون فریب بزرگان رو خوردیم و چقدرمون تحت تاثیر جو بودیم رو نمیدونم .
شاید اونقدرا هم که نشون میدیم وضعمون خراب نیست مثلا تو مساله ی برخورد با دشمنان خارجی اکثر ماها متحدیم شاید مثل تمام جهان اسلام زمان امام حسین (ع)که بر سر مبارزه با امپراتوری روم ...
چیزی که مسلمه خیلیهامون حق و باطل رو میشناسیم توی جبهه ی حق هم هستیم اما گیرهایی دست و پامون رو میبنده که اینم بیشتر برای بزرگترها صدق میکنه ما که آسمون جلیم ... !
ببخشید دیگه بی سرو ته و طولانی شد .

به قول شاعر من نبودم دستم بود یا علی
بازخوانی رفتاری گروهک فرقان
http://jaafartaheri.blogfa.com/

پاسخ:
به به از این ورا...
سلام اخوی؛خداقوت
تفرقه و عدم وحدت نه تنها بین همه ی نیروهای مذهبی بلکه بین خودمان هم که شاید مشترکات بیشتری داشته باشیم تبدیل به یک رسم شده است.
امام روح الله هرگاه از تفرقه میگویند عاملش را هوای نفس میدانند.باید به خدا پناه برد
عده ای هم تحت تاثیر سخنان ناصواب دیگران یا توهمات ذهنی خود به یکدیگر نگاه میکنند و قضاوت میکنند.اما هیچگاه نشده مانند یک یدواحده در کنار هم بنشینیم قضایا را حل کنیم و عمل کنیم
حرف بسیار است.فعلا همین...
یاحق
۲۰ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۳۰ سلمان کدیور
سلام
با نظر فقیر کامل موافقم
ریشه تفرقه هوای نفسه
سلام هادی جون مطلب خوبی بودمنم بانظراقای فقیرموافقم
سلام حاجی
آدرس وب جدیدم:
a-tavana.mihanblog.com
اجازه میدی لینکت کنم؟؟؟
یا حق
پاسخ:
سلام برادر،اجازه ما هم دست شماست.یا علی
به نام خدا
سلام
به نظر حقیر اتحاد یک واژه ای هست که گرچه مطلوبه و لازمه اما در عین حال ظریف و پربحثه و نیازمند تبیین داره. گاهی ما مرز بین اختلاف سلیقه و اختلافات عمیق اعتقادی رو نمی دونیم و تنها نسخه ای رو که تجویز میکنیم اتحاده که گاه نیازمنده سکوته که این لطمه ای بزرگ به آزاداندیشی و تفکره.
به نظر من اتحاد بین تمام تشکل های اسلامی الان وجود داره. منتها اتحاد مراتبی داره.
اینکه ما در اصول اولیه و توحید و نبوت و ولایت با هم متحدیم یک نوع اتحاده و اینکه ما در مباحث روز مثل پایبندی به ولایت یا مثلا اتفاق بر روی یک نظریه خاص اتحاد داریم و دیگران ندارند بحث دیگری.
نهایت اینکه ما در بسیاری مقوله ها با هم متحدیم و در بسیاری مقوله ها خیر. این هم طبیعی است. تا آنجا که به تفرقه ی کینه توزانه منجر نشه. چون تفرقه هم طبیعی هست و اون هم مراتبی داره.
در نهایت اینکه ما در تعریف اتحاد، و اختلاف و تفرقه و اختلاف سلیقه دچار مشکل هستیم و بیش از اینکه نیازمند این باشیم که نظراتمون رو یکی کنیم و مثل هم بیندیشیم و اسمش رو اتحاد بذاریم، نیازمند صبر و تحمل یکدیگر هستیم. صبری جمیل که ما را به سوی محبت و برادری سوق بده. و مثلا اگر در یک موضوع با هم مشکل داشتیم مشکلاتمون رو به سایر موضوعات نکشانیم و منجر به کینه و قطع رابطه نشه. در اینصورت هست که ما به فرض اختلاف بر روی یک موضوع در سایر موضوعات با هم کار میکنیم و به سوی هدف به پیش می ریم. اما اگر درجه ی تفرقه ی ما یا عدم اتحاد زیاد باشه و هرچه به سوی تفرقه های اصولی تر بریم ، دیگه این همکاری کمتر و کم رنگ تر میشه. مثلا ما با فردی در خصوص ولایت تفرقه داشته باشیم دیگه زیاد شاید نتونیم با هم در موضوعات سیاسی کار کنیم ، اما اگر با فردی درخصوص تفسیر یکی از صحبتهای رهبری اختلاف داشته باشیم، چون در اصل موضوع اتحاد داریم می تونیم در سایر موارد همکاری کنیم و این نیاز به قدرت بالای آزاداندیشی صبر تحمل مدارا داره .
ضمنا شما رو لینک کردم.
پاسخ:
سلام برادر،ممنون از نظرت،خدا قوت
۲۷ شهریور ۹۱ ، ۲۱:۱۸ یه بسیجی شیرازی
بسم رب الشهداء واصدیقین

ویژه نامه شهدای گردان صابرین سپاه

لطفا برای شادی روح شهدای صابرین این مطلب را در وبتون درج کنید.
یه بسیجی شیرازی
http://hizbolah1357.mihanblog.com/
سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا
مشعوف شدیم از زیارت حضرتت. متن خوبی بود ولی من به شخصه جرأت ندارم در باب یک قضیۀ کلان جامعه نسخۀ چندخطی و بعضاً تک کلمه‌ای بپیچم!
قلمت مستدام...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی